نقطه عزیمت ایمان، اعتقاد به غیب است. غیب به هر امری گفته میشود که به چنگ تجربه و شناخت حسی انسان درنمیآید. بدون پذیرش باورهایی از این سنخ، کار ایمان به سامان نمیرسد؛ باورهایی که با حسابوکتابهای مادی و عادی قابلسنجش نیستند و تنها در ورای اعتقاد به اثرگذاری عوامل نامحسوس در جهان هستی، تبیین میشوند.
یکی از آموزههای فرا مادی و مبتنی بر غیب در اسلام، آموزه «برکت» است. برکت در لغت به معنای زیادی و فزونی است و در ادبیات اسلامی درجایی به کار میرود که دستی غیبی بر کمیت و کیفیت امری میافزاید؛ بهگونهای که این افزودگی با محاسبات عادی و مادی قابلتحلیل نیست و تنها در صورت باور به مدیریت آن در سطحی فراتر از عوامل مادی، میتوان آن را تبیین کرد.
گاهی درآمدی اندک اما بابرکت در زندگی یک شخص، خیرات فراوانی به دنبال میآورد درحالیکه همین خیرات برای دیگری که درآمدی بیش از او اما بیبرکت دارد، مهیا نمیشوند. یکی با حقوق کارگری یا شهریه طلبگی صاحب زن و زندگی میشود و دیگری با درآمدی چندین برابر، هنوز مجرد است و گره از امر ازدواج او باز نمیشود.
عواملی که به مبالغ کم، برکت میدهند و از رقمهای زیاد برکت میستانند همیشه مادی و عادی نیستند و با اعتقاد به امری غیبی است که میتوان آنها را بهخوبی تبیین کرد. دستی غیبی از سر راه کمدرآمدی مانعزدائی میکند و خیرات فراوانی را با همان درآمد اندک نصیب او میگرداند و دستی دیگر برای پردرآمدی، مانعتراشی میکند و فاصله او تا رسیدن به مطلوبهایش را بیشتر میسازد. البته در ورای تمام این مانعزدائیها و مانعتراشیها حکمتی نهفته است که ایبسا از سطح درک و فهم ما نیز غایب میماند.
یکی از موارد برکت در آموزههای اسلامی، شب قدر است. ساعات و دقایق این شب ازنظر مادی با سایر شبها تفاوتی ندارد و آنگاهکه قرین با شبهای کوتاه تابستانی میشود، ایبسا کمترین بهره را از حیث زمانی از سایر شبها دارد؛ اما برکت در عمق این شب مبارک نفوذ کرده است؛ «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةٍ مُبارَکة» (دخان: ۳) و به لطف دستان غیبی که بهای این لحظات را فزونی میبخشند، قدر و منزلت این یکشب بیش از هزار ماه گردیده است؛ «لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر» (قدر: ۳).
تنها ایمان به غیب و اعتقاد به آموزه برکت است که باور به فزونی قدر این شب از ۱۰۰۰ ماه را در عمق جان ما مینشاند. امید که از لحظهلحظه غرق در برکت این شب بهرهمند باشیم و بهترینها برای ما در این لحظات رقم بخورد.