یکم تیر در تقویم جمهوری اسلامی ایران روز تبلیغ و اطلاعرسانی و سالروز تأسیس سازمان تبلیغات دینی نامگذاری شده است.
در سالهای ابتدائی انقلاب اسلامی سازمانهای مختلفی در بخشهای گوناگون بنا بر نیاز در کشور تأسیس شد. یکی از آنها سازمان تبلیغات اسلامی بود؛ سازمانی که وظیفه ابتدائی آن در بدو تأسیس ساماندهی تبلیغ دینی و مبلغان در کشور بود. رفتهرفته در طول سالهای متمادی این سازمان تبدیل به یک ادارهی وسیع و گستردهای شد که در حال حاضر چندین سازمان دیگر نظیر سازمان دارالقرآن الکریم، حوزه هنری انقلاب اسلامی، انتشارات سوره، انتشارات امیرکبیر، دانشگاه سوره و برخی دیگر ذیل آن قرار دارند.
در حال حاضر بودجه آن دولتی و همراه با نهادهای متبوع خود بیش از هزار میلیارد تومان هست. سازمانی که رئیس آن 5 سال یکبار توسط رهبر انقلاب انتخاب میگردد.
سازمان مذکور در طول چهل سال گذشته توفیقات فراوانی داشته است؛ در این یادداشت با ارج نهادن به تلاشهای بیش از چهار دههی مدیران آن، در ادامه به آسیبهای کنونی آن و همچنین سازمانهای نهاد دین بهصورت مختصر پرداخته خواهد شد:
1- آسیبهای کنونی سازمان تبلیغات و نهادهای دینی در کشور
1-1. فقدان ارتباط ارگانیک با نهادهای مرجع و سیاستگذار فرهنگی
در ردهبندی سازمانها در نهادهای مختلف سه بخش برای آنها تعریف میگردد که هرکدام از آن وظیفهی خاصی را دنبال میکند.
الف- سیاستگذار
ب- ستاد مرکزی
ج- اجرائی (صف)
سازمان تبلیغات یکی از سازمانهای فرهنگی- دینی در کشور محسوب میشود که دارای ستاد و سازمان مرکزی هست. رئیس آن عضو حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز هست. شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز بهعنوان نهادی مستقل، وظیفهی سیاستگذاری کلان فرهنگی- دینی و نظارت بر عملکرد نهادهای فرهنگی- دینی و آموزشی را دارد. مراکز استانی نیز وظیفه اجرا کردن وظایف ابلاغی ستاد را بر عهدهدارند.
اگر سه نهاد شورای عالی انقلاب فرهنگی بهعنوان سیاستگذار، سازمان تبلیغات بهعنوان ستاد کشوری و مراکز استانی را بهعنوان صف در نظر بگیریم در یک هرم مثلثی شکل شورای عالی انقلاب فرهنگی در رأس هرم قرار خواهد گرفت و سازمان تبلیغات در میان و مراکز استانی در ذیل سازمان تبلیغات خواهد بود.
آنچه در حال حاضر در رابط سازمانها وجود دارد این است که علیرغم وجود نهاد سیاستگذار مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان تبلیغات اسلامی در سیاستها از آن تبعیت نمیکند. شاید این ضعف و عدم ارتباط سامانمند میان این دو سازمان را بتوان به عهدهی شورای عالی نیز گذاشت. درواقع شورای عالی انقلاب فرهنگی تنها به سندنویسی و نقشه فرهنگی بسنده کرده و از نظارت بر حسن اجرای آن در نهادهای مختلف عاجز است. بخشی از اشکال هم به ساختارهای غیر منسجم برمیگردد، چراکه سازمانهایی نظیر سازمان تبلیغات گزارشهای خود را به دفتر رهبری ارائه میکنند نه به شورای عالی انقلاب فرهنگی، درحالیکه چون شورای عالی نهادهای فرا قوهای و عالی و سیاستگذار است باید بهعنوان قرارگاه فرهنگی علاوه بر سیاستگذاری بتواند برنهادهای دینی نظارت داشته و آنها را بازخواست نماید.
2-1. موازی کاری و تداخل در وظایف
یکی از آفتها و آسیبهای هر سازمانی موازی کاری با سازمانهای مشابه خود است. در جمهوری اسلامی بیش از 30 نهاد دینی وجود دارد که در بخشهای تبلیغ، آموزش و پژوهش در حال فعالیت هستند. در این نهادها موازی کاریها و تداخل در وظایف فراوانی صورت میگیرد که منجر به فرسایشی شدن اقدامات، تلف شدن وقت نیروی انسانی، اتلاف هزینهها و موارد متعدد دیگری میگردد. بهطور مثال پس از گذشت چهل سال هنوز نهاد متولی تبلیغ و مسجد در ایران مشخص نیست! علیرغم اینکه سازمان تبلیغات با همین نام پا به عرصهی وجود گذاشت در حال حاضر سازمان اوقاف، دفتر تبلیغات، حوزهی علمیه، دفتر مراجع تقلید، نهاد نمایندگی در دانشگاهها علاوه بر سازمان تبلیغات در این موضوع دخالت و تصدیگری میکنند. موازی کاری اقدامات توسط هرکدام صدای مسئولان ذیربط را نیز درآورده است. نبود مسئول واحد در نهادی نظیر تبلیغ دهها خلل میتواند داشته باشد، نواقص و عدم توفیقات در بخش تبلیغ نیز ناشی از همین موضوع است. لذا سازمان تبلیغات باید وظیفهی خود را بهصورت شفاف در امر تبلیغ مشخص نماید.
درواقع میتوان گفت عمدهی مشکلات کنونی نهادهای دینی ضعف ساختارهاي مديريتي در شکل كلان و خرد، هست، مشکلی که نهتنها آينده تبليغات ديني را تهديد میکند بلکه در حال حاضر آن را به انزوا برده است. عدم وجود تشكيلات منسجم و واحد در امر برنامهریزی، هماهنگي و سیاستگذاری تبليغ دينی، وجود كشمكش فراوان در بين سازمانها و نهادهاي اعزام مبلغ، كه منجر به اتلاف منابع و موازي كاري میشود، فقدان رابطه نظامدار و سازماني مبلغان با مراكز و سازمانهای اعزام مبلغ، تشتت و تعدد دستگاههای جذب مبلغان، نظامدار نبودن آموزشهای کوتاهمدت و پراكندگي زياد آنها، فقدان برنامههای بلندمدت تخصصي به شكل مطلوب در مقاطع مختلف درزمینه تبليغ بخشی از مشکلات کنونی هست.
راهبرد
راهبرد مشخص برای بهبود کارکرد سازمان تبلیغات و نهادهای دینی ارائه ی الگويي مشخص براي تقسيم كار ملي در حوزه مأموریتهای دینی هست.
راهکار
در ادامه برخی از راهکارهای ناظر به اصلاح روند وضعیت کنونی سازمانهای دینی بهویژه تبلیغات اسلامی پیشنهاد میگردد:
1- پرهيز از پراكندگي امر اعزام مبلغ و تمركز اعزام در يـك دسـتگاه؛
2- ايجاد مركز آموزش و تربيت استاندارد و جامع مبلغين ديني؛
3- لزوم ارتباط ارگانیک و تعریفشده میان كليه سازمانها و نهادهاي فرهنگي و ديني؛
4- حذف هرگونه تداخل وظايف و موازي كاري بين سازمانها و نهادهاي فرهنگي و ديني بهمنظور اجتنـاب از هزینههای زائد و بهرهگیری بهينه از منابع مالي؛
5- شيوه سازماندهی و فعاليت نهادهاي فرهنگي منافي مردمي بودن ماهيت اینگونه فعالیتها نباشد.
مرکز پژوهشی مبنا