«قیام لله همیشه یک جور نیست لکن در همهی اینها هدف «قیام لله» یک چیز بیشتر نیست و آن، اقامهی حق و اقامهی عدل و قسط و ترویج معنویّت است؛ در همهی دورانها این است؛ یعنی اقامهی حق. «قیام لله» در یک دوره به شکل مبارزهی آنچنانی است، در یک دوره به شکل کار علمی است، در یک دوره به شکل حرکت سیاسی است امّا در همهی اینها هدف «قیام لله» باید اقامهی حق باشد، این یک؛ اقامهی قسط و عدل باشد، این دو؛ و ترویج معنویّت باشد، این سه» (مقام معظم رهبری، بیانات در مراسم سیوسومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله): 14/03/1401).[1]
«اگر عدالت فراموش شود، انقلاب شکست میخورد؛ چون اصلا ماهیت این انقلاب ماهیت عدالتخواهانه بوده است» (مطهری، 1384، ج24: 174).
ضرورت عدالت برای جامعۀ بشری بر کسی پوشیده نیست. متفکران و مصلحان همیشه در باب عدالت بحث کردهاند، انبیا در باب آن سخنها گفتهاند و چه حکومتها که به سبب بیعدالتی با اعتراض و شورش مردم مواجه نشده و از میان نرفتهاند.
طبع آدمی اولا و بالذات میل به سرکشی، زیادهخواهی و نادیده گرفتن حق و جایگاه انسانی دیگر افراد دارد. این ویژگی فردی از جمله در میلِ سیریناپذیر به کسب و حفظ قدرت نیز تبلور دارد، بهویژه در حوزۀ قدرت سیاسی. این میل به خودی خود، جامعه را به سوی نزاع، آشوب و فروپاشی میبرد، مگر اینکه برای کنترل و جهتدهیاش چارهای شود. از سویی عدالت مهار طبع سرکش آدمی و یاغیگریهای قدرت سیاسی است. بنابراین عدالت همانند نظم، از نیازهای ضروری هر جامعه است. اما این نوشداروی بسیاری از دردهای بشری، نسخهای سهلالوصول و آماده ندارد و دستیابی به آن تلاش نظری و عملی بسیار میطلبد؛ از اینرو پرداختن بسیار و از زوایای مختلف به عدالت، ضرورتی تمام دارد.
سخن گفتن در باب عدالت اغلب جذاب، پرطرفدار و جنحالبرانگیز بوده است. ظلم و بیعدالتی همیشه نزد مردم منفور و برای حکومتها «چشم اسفندیار»ی مهلِک بوده است. علی علیهالسلام میفرماید: «إِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ الْوُلَاةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِي الْبِلَادِ وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِيَّة: و بايد كه بهترين مايه شادمانى واليان برپاىداشتن عدالت در بلاد باشد» (نهج البلاغه، عهدنامۀ مالک اشتر، ترجمۀ آیتی، 1378: 731).
در بحثهای مهم و دشواری مانند عدل، شناخت مقدمۀ ضروری عمل است؛ به فرمودۀ علی علیه السلام: «مَا مِنْ حَرَكَةٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِيهَا إِلَى مَعْرِفَة: هیچ حرکت و عملی نیست، مگر اینکه برای انجامش محتاج معرفت و شناختی هستی» (ابن شعبۀ حرانی، 1363: 171). نظر به اهمیت و ضرورت تحقق عدالت و اینکه مقدمۀ تحقق آن، شناخت درست است، در نظر داریم شماری یادداشت مختصر را در باب عدالت به تدریج ارائه کنیم و از این طریق گامی کوچک برداریم در مسیر دراز، پر پیچ و خم و پر خوف و خطر تحقق عدالت اجتماعی. نویسنده پیشاپیش از هرگونه نقدی استقبال میکند و از منتقدان احتمالی سپاسگزار است.
[1]. قابل دسترس در سایت: KHAMENEI.IR.