یکشنبه, 10 ارديبهشت 1402 08:51

مسئولیت گریزی، پشت پرده افزایش پدیده ازدواج سفید

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

گفتگوی مبنا با حجت‌الاسلام‌والمسلمین آقای دکتر محمد علی جمشیدی، مشاور ازدواج و امور اجتماعی، استاد حوزه و دانشگاه - مدیر مرکز مشاوره صدرا در قم با موضوع « ازدواج سفید »

 افزایش توقعات جوانان از ازدواج رسمی و متعهدانه و عدم مسئولیت‌پذیری یا مسئولیت گریزی ایشان، عوامل مهم فرهنگی در کاهش تمایل به تشکیل زندگی دائمی و قانونی و گرایش به زندگی های غیر الزام‌آور و غیر متعهدانه و رو آوردن به ازدواج هایی به اصطلاح سفید شده است در صورتیکه طرفداران این مسئله در ایران، توجه ندارند که علت اصلی ترویج ازدواج سفید در غرب، اثبات تساوی از هر لحاظ و عدالت میان زن و مرد بود ولیکن بعد از گذشت مدتی متوجه آسیب بزرگ آن به کانون خانواده که همان، ازهم‌پاشیده شدن خانواده و مورد بهره‌برداری جنسی قرار گرفتن زنان و افسردگی‌های شدید بعداز آن شد

به نظر شما چرا برخی از جوانان به ازدواج سفیدروی آورده‌اند و علل افزایش ازدواج سفید نزد جوانان ایرانی کدام اند؟ (عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی)

بحث ازدواج‌هایی از نوع ازدواج سفید در طول دوره‌های مختلف تاریخ بوده است؛ یعنی انسان غالباً با موضوع مهم روابط جنسی فرا زناشویی و یا خارج از تعهد، قوانین و آداب‌ورسومی درگیر بوده که زمینه‌ساز معضلات و مشکلات مختلف برای افراد، خانواده و جامعه شده است. به‌بیان‌دیگر همه انسان‌ها به غریزه جنسی خود در چارچوب سنت‌ها و قوانین پاسخگو نبوده‌اند، بلکه برخی از افراد با عمل به خواست درونی خود و بر اساس امیال خویش، ارتباط برقرار کرده و ازدواج‌کرده‌اند.

مهم‌ترین عامل گرایش به ازدواج سفید، تأمین نیاز جنسی است. باید توجه داشت در محیطی که مظاهر فساد و لوازم تحریک جنسی جوانان بسیار زیاد است، به‌طور طبع عده‌ای به جهت دفع موقت نیاز جنسی خویش به ازدواج سفید روی خواهند آورد. البته این مسئله در اکثر کشورها وجود دارد ولیکن ازآنجایی‌که بافرهنگ، آداب ‌و رسوم و شریعت کشور ما در تضاد است لذا جنبه قانونی خاصی هم برای آن در نظر گرفته نشده و غیرقانونی و غیرشرعی است.

در تعریف ساده از ماهیت ازدواج سفید می‌توان گفت ازدواج سفید، رابطه زناشویی خارج از هر نوع چارچوب قانونی، حقوقی، شرعی و عرفی، بین یک زن و مرد است که البته با آداب‌ورسوم کشور نیز مغایرت دارد.

با بررسی تاریخچه ازدواج سفید و علل پیدایش آن در غرب که البته به‌صورت تهاجمی به ایران نیز نفوذ کرده است، به جریان فمینیستی و مقایسه زن با مرد به‌عنوان منشأ آن برخورد می‌شود.

به‌بیان‌دیگر علت اصلی جریان ازدواج سفید در نظام‌های اجتماعی و تشکیلات کشورهای غربی، اثبات تساوی از هر لحاظ و عدالت میان زن و مرد بود ولیکن بعد از گذشت مدتی متوجه آسیب بزرگ آن به کانون خانواده که همان، ازهم‌پاشیده شدن خانواده و مورد بهره‌برداری جنسی قرار گرفتن زنان و افسردگی‌های شدید بعدازآن شدند؛ اما طرفداران این مسئله در ایران، توجه ندارند که علت اصلی ترویج ازدواج سفید در غرب، دفع نیازهای جنسی و یا رفع نیازهای عاطفی، روحی و روانی نبوده است.

نکته حائز اهمیت آن‌که آرامش حاصل از ازدواج قانونی، دائم و رسمی بر پایه تعهد است. مضاف بر این‌که مسئله بسیار مهم کسب آرامش به‌عنوان یکی از عمده‌ترین دلایل اهمیت ازدواج درآیات قرآن اشاره‌شده است.

 «وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمْ مِنْ أَنْفُسِکمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکنُوا إِلَیهَا»[1]

لذا انسان‌ها ازدواج می‌کنند تا منزلشان به مسکن و آرام‌بخش تبدیل شود. از طرفی در آن منزل زوجین باید با مودت و رحمت رفتار نموده و نسبت به یکدیگر تعهدات و حقوقی داشته باشند. این در حالی است که در ازدواج سفید، چنین تعهداتی اصلاً وجود ندارد؛ زیرا ازدواج سفید به معنای یک رابطه بدون تعهد و مسئولیت پذیری است که هر زمان زن یا مرد نخواست می‌تواند این رابطه را خاتمه دهد.

از منظر اسلام، زن و مرد ازلحاظ انسانیت مساوی هستند، ولی حقوق مترتب بر هر یک متفاوت از حقوق دیگری است، مضاف بر این‌که ازلحاظ جسمی، روحی، روانی و شخصیتی نیز نیازهای متفاوتی دارند. برخی وجود مشکلات اقتصادی در کشور را عاملی تأثیرگذار در انتخاب سبک زندگی انسان‌ها برشمرده‌اند. پیامبر (ص) نیز در وصیت خویش به امرا فرمودند، کاری نکنید که براثر فشارها، مردم دینشان را از دست بدهند. کسی که به خاطر فشارهای اقتصادی دینش را از دست می‌دهد، چه‌بسا به انتخاب‌های غیرمنطقی نیز روی آورد. بر همین اساس افزایش فشارهای مضاعف بر جوانان به دلیل فراهم نبودن شرایط اقتصادی مانند کار، سرمایه، مسکن و امکانات اولیه برای ازدواج رسمی منجر به گرایش ایشان به ازدواج‌های غیررسمی در راستای ارضای نیاز جنسی و بخشی از نیازهای عاطفی شده است؛ اما غافل از این‌که آسیب‌های بسیار زیادی در کمین این افراد است که جزئی‌ترین آن عدم شانس تجربه ازدواج دائم برای ایشان حتی باوجود رفع مشکلات اقتصادی خواهد بود.

مسئله بعدی در خصوص افزایش سن ازدواج هست. هرچند در بحث مسائل اقتصادی، فقر باعث می‌شود که افراد به دنبال تعهد نروند اما در مسئله افزایش سن ازدواج، همیشه بحث فقر، عامل اصلی نیست بلکه در برخی از موارد زیاده‌خواهی است؛ لذا در اینجا جامعه با افرادی مواجه است که همه امکانات لازم برای آسایش رادارند، اما آرامش ندارند و برای رسیدن به آرامش، به ازدواجی بدون تعهد تن می‌دهند؛ زیرا هنوز امیدوار هستند که یک ازدواج با تعهدی داشته باشند ولی الآن نیازمند یک شریک جنسی و همراه هستند.

عامل بسیار مهم بعدی مخصوصاً در کشور ما افزایش توقعات است. ضعف فرهنگی و عدم تربیت و آموزش سبک زندگی صحیح، منجر به افزایش توقعات دختر و پسر از یک ازدواج رسمی و متعهدانه و عدم مسئولیت‌پذیری ایشان نسبت به سایر افراد جامعه شده است؛ لذا ایشان با یافتن چارچوبی غیر الزام‌آور و غیر متعهدانه برای خود، به دنبال انتخاب سبک زندگی‌هایی غیر دائم هستند که هیچ مسئولیتی را با خود به همراه نداشته باشد.

در انتها باید گفت تهاجم فرهنگی حاصل از شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی نیز زمینه‌ساز اشاعه فرهنگ فاسد غرب و تغییر در گزینش سبک زندگی زناشویی، به انتخابی سطحی و عجولانه یعنی همان ازدواج سفید، شده است.

وضعیت ازدواج سفید در ایران را چطور ارزیابی می‌کنید و پیش‌بینی شما برای آینده نزدیک چیست؟

در جامعه ما کار فرهنگی، زیاد انجام‌شده اما کار فرهنگی جامعی صورت نپذیرفته است. به‌عبارت‌دیگر در کشور ما با تمام ادعای اسلامی بودن سبک زندگی، به دلیل عدم فعالیت صحیح نهادهای فرهنگی یا فقدان دغدغه مندی ایشان، هنوز فاصله زیادی با سبک زندگی اسلامی وجود دارد؛ لذا در صورت ادامه این روند ازلحاظ بافت فرهنگی و ساختار خدمات فرهنگی، تهاجم فرهنگ غربی باعث افزایش روزافزون ازدواج سفید در ایران خواهد شد.

گرچه مشکلات اقتصادی به‌عنوان یکی از علل ترویج ازدواج سفید مطرح است اما نقش اصلی را در این زمینه تهاجم فرهنگ غربی بازی می‌کند. مضاف بر اینکه فقدان مدیریت صحیح بر فضای رسانه، فضای سینما و شبکه‌های اجتماعی مجازی خود مزید بر علت شده است؛ بنابراین به نظر می‌رسد در صورت افزایش هجمه‌های فرهنگی در کشور به‌طور طبع گرایش به ازدواج سفید نیز بیشتر خواهد شد.

پیامدهای ازدواج سفید برای آینده کشورمان چیست؟

وجود ازخودبیگانگی فرهنگی و یا خودباختگی فرهنگی در جامعه بسترساز برداشت غلط از آموزه‌های غرب و مخصوصاً ازدواج سفید شده است. به‌طور مثال در کشور آلمان، ازدواج سفید مقدمه‌ای برای ازدواج دائم است؛ یعنی کسانی که به ازدواج سفید روی می‌آورند، قصد فراهم نمودن شرایط ازدواج دائم را بعد از یک دوره آموزشی و مقدماتی دارند؛ اما در کشور ما کسانی که تابع ازدواج سفید هستند «وَکلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا»[2] را فراموش کرده و تنها در فکر آشنایی، باهم بودن و استفاده‌های جنسی هستند.

این رابطه بدون تعهد، مشکلات عدیده‌ای ازجمله بی‌مسئولیتی و بی تعهدی، ازهم‌پاشیده شدن ارکان خانواده، بحران جنسی در جامعه و تنوع خواهی جنسی را به همراه می‌آورد که منجر به افسردگی خیل عظیمی از انسان‌ها به‌خصوص خانم‌ها می‌شود؛ بنابراین عمده آسیب‌های بحث ازدواج سفید در فضای روحی - روانی است. البته که نباید از تغییر فرهنگ و افزایش سن ازدواج و فرهنگ تجرد گزینی غفلت نمود.

رسانه‌ها و فضای مجازی چه نقشی در تابوشکنی ازدواج سفید دارند؟

قبح شکنی در خصوص هر مسئله‌ای زمینه‌ساز گرایش بیشتر افراد در آن مورد خاص می‌شود. یکی از علل عمده افزایش طلاق در کشور ما همین بحث ازدواج سفید و مسئولیت گریزی است؛ زیرا در ازدواج دائم تعهد اقتصادی، اجتماعی، مذهبی، مالی و عاطفی وجود دارد اما زمانی که فرد چند بار ازدواج سفید و رابطه بدون تعهد را تجربه کرده، طبیعی است که دیگر به همین راحتی زیر بار مسئولیت اجتماعی و خانواده نمی‌رود؛ لذا احتمال به جدایی ختم شدن زندگی افرادی که قبل از ازدواج، تجربه ازدواج سفید را داشته‌اند بسیار بیشتر است. هرچند طی پژوهش‌ها در کل دنیا استمرار زندگی افرادی که از طریق ازدواج سفید با یکدیگر رابطه دارند درصد پایینی را در برمی‌گیرد؛ بنابراین ازدواج سفید با توجه به بافت فرهنگی ایران، پدیده‌ای غیرقابل‌هضم در نزد جامعه ایرانی است که باید نهادهای فرهنگی به دنبال فرهنگ‌سازی از طریق افزایش اعتقاد به مسئله ازدواج و دوری از تجرد گزینی و افزایش مسئولیت‌پذیری در بین جوانان باشند.

باید دانست افرادی که درگیر بحث ازدواج سفید می‌شوند غالباً ازلحاظ روحی - روانی، دچار نوعی افسردگی، بدبینی و ناامیدی شده و با مشکلات عدیده‌ای ازجمله فقدان مرزبندی، تعهد و عدم عمل به ارزش‌ها و انسجام در روابط زناشویی عاطفی بعدی مواجه هستند.

البته افرادی هم که به دلایل اقتصادی ازدواج سفید را انتخاب می‌کنند، متأسفانه در این نوع از رابطه به جهت عدم هدفمندی طرفین برای سرمایه‌گذاری اقتصادی و رشد مالی دچار خسارات مالی و معنوی خواهند بود.

شایان‌ذکر است افرادی که وارد رابطه ازدواج سفید می‌شوند، غالباً به این مقوله به‌عنوان تفریح و خوش‌گذرانی نگاه می‌کنند، منتها افرادی که دغدغه رهاشدگی دارند، بعدازاین رابطه، حالشان بدتر می‌شود. به‌عبارت‌دیگر در بسیاری از موارد افراد به دلیل ترس از تنهایی و طردشدگی و برای جبران یکسری از مسائل درونی و شخصیتی خود به این نوع رابطه روی می‌آورند؛ اما ازآنجایی‌که این رابطه پایدار نبوده و متعهدانه نیست، قطعاً بعد از رها شدن توسط طرف مقابل، طرح‌واره‌های ناسازگار و المان‌های شخصیتی که این آدم را تنها کرده بود افزایش می‌یابد. لذا درد و رنج وارده به سیستم عصبی شخصیتی فرد به‌مراتب بیشتر از زمان قبل از ازدواج سفید خواهد بود؛ زیرا افراد در مقابل خیانت جنسی شریک زندگی‌شان چند برابر افراد عادی آسیب می‌بینند. لذا این نوع از رابطه نه‌تنها سلامت روان را بالاتر نمی‌برد بلکه تنهایی، افسردگی و رهاشدگی را نیز از بین نبرده و در درازمدت شرایط را بدتر هم می‌کند.

تأثیر قوانینی همچون مهریه و عرف‌های رایج مانند جشن ازدواج و جهیزیه بر رواج ازدواج سفید چگونه است؟

این بحث از دو جنبه یکی قانونی و دیگری فرهنگی و اخلاقی قابل‌بررسی است. ازآنجایی‌که قوانین کشور ما مبتنی بر دین و فطرت انسان تدوین‌شده است، قانون‌گذار به دلیل آسیب‌های حاصل از مبحث ازدواج سفید در جامعه، آن را غیرقانونی مطرح کرده است. البته مسئولان باید در کنار این قانون از طریق فرهنگ‌سازی صحیح در بین خانواده‌ها، درصدد ایجاد شرایط ارتباط سالم و درست جوانان زیر نظر خانواده‌ها به‌صورت رسمی، قانونی و نه هنجارشکنانه باشند تا پیش از ازدواج به شناخت خوبی از یکدیگر دست پیدا کنند. البته در اینجا وجود مشاور خانواده جهت کمک به ایشان در راستای عدم وابستگی به یکدیگر و تصمیم بر اساس عقل و منطق و نه احساسات، ضروری است. پس ترویج فرهنگ صحیح دینی که طی آن دختر و پسر می‌توانند به‌قصد ازدواج به همه نحو باهم آشنا شوند، مانع از گسترش امر غیراخلاقی و نامطمئن ازدواج سفید خواهد شد.

نکته حائز اهمیت این‌که تحقق باهم باشی، خواسته یا ناخواسته باعث ایجاد یک علاقه و میل باطنی بین دو طرف برای باهم بودن کامل خواهد شد که به نحوی علاوه بر درگیری ذهنی و عاطفی برای فرد منجر به درگیری‌های عمیق قلبی می‌شود.

بررسی‌ها نشان می‌دهد علت عمده طلاق عاطفی در خانواده‌ها بد بودن نیست بلکه بلد نبودن است؛ لذا نهادهای فرهنگی و اجتماعی از طریق آموزش‌های قبل از ازدواج، بحث دوست‌یابی و آشنایی صحیح و آموزش‌های بایدها و نبایدهای رابطه پیش از ازدواج، به جوانان بیاموزند چه چیزهایی را رصد کنند. به‌عبارت‌دیگر با آموزش عوامل استحکام خانواده بنیان خانواده به اقشار مختلف جامعه، می‌توان کمتر شاهد جدایی‌ها و یا طلاق عاطفی در سطح اجتماع بود.

 بنابراین نیاز است از طریق افزایش سطح آموزش‌های پیش از ازدواج در کشور، ایجاد زمینه مناسب برای آشنایی دو طرف از شخصیت یکدیگر، آشنایی هر فرد با نقش‌ها، نیازها و کارکردهای خود در سیستم خانواده مانع از گسترش روزافزون طلاق‌های عاطفی شد.

چه راهکارهایی برای کاهش این پدیده در کشور به نظر شما وجود دارد؟

ازآنجایی‌که یکی از زمینه‌های انتخاب ازدواج سفید، فشارهای اقتصادی است، لذا دولت باید در خصوص بحث مشکلات اقتصادی مردم تدابیری بیندیشد.

نهادهای فرهنگی با ترویج فرهنگ همسرگزینی و ازدواج آسان، مانع از افزایش سن ازدواج شوند و البته در این راستا دولتمردان نیز شرایط تسهیل این امر را فراهم آورند.

نهادهای آموزشی و مذهبی از طریق ایجاد کارگاه‌های رایگان در مناطق مختلف به آموزش‌های پیش از ازدواج که شامل بحث اعتمادبه‌نفس، عزت‌نفس، فرهنگ مسئولیت‌پذیری، فرهنگ انتخاب‌گری و از بین بردن طرح‌واره‌های ناسازگار بپردازند. مضاف بر این‌که این نهادها به آموزش برخی از اطلاعات حقوقی قبل از ازدواج و قبل از هر رابطه‌ای به جوانان بپردازند.

راهکار بعدی توجه نهادهای فرهنگی به بحث تهاجم فرهنگی و راه‌های مقابله با آن است. نکته بعدی تبیین معایب، نقص‌ها و آسیب‌های حاصل از ازدواج سفید برای جوانان و به‌خصوص دختران است.

خلاصه راهکارها:

  1. نهاد دولت در خصوص حل مشکلات اقتصادی مردم تدابیری بیندیشد.
  2. نهادهای فرهنگی با ترویج فرهنگ همسرگزینی و ازدواج آسان، مانع از افزایش سن ازدواج شوند.
  3. دولتمردان در راستای کاهش سن ازدواج، شرایط تسهیل امر ازدواج را فراهم آورند.
  4. نهادهای آموزشی و دینی از طریق ایجاد کارگاه‌های رایگان در مناطق مختلف به آموزش‌های پیش از ازدواج که شامل بحث اعتمادبه‌نفس، عزت‌نفس، فرهنگ مسئولیت‌پذیری، فرهنگ انتخاب‌گری و از بین بردن طرح‌واره‌های ناسازگار بپردازند.
  5. نهادهای آموزشی به آموزش برخی از اطلاعات حقوقی قبل از ازدواج و قبل از هر رابطه‌ای به جوانان همت گمارند.
  6. نهادهای فرهنگی به بحث تهاجم فرهنگی و راه‌های مقابله با آن توجه ویژه داشته باشند.
  7. رسانه‌ها از طریق ساخت محتواهای تخصصی به تبیین معایب، نقص‌ها و آسیب‌های حاصل از ازدواج سفید برای جوانان و به‌خصوص دختران بپردازند.
  8. نهادهای فرهنگی و اجتماعی از طریق آموزش‌های قبل از ازدواج، بحث دوست‌یابی و آشنایی صحیح و آموزش‌های بایدها و نبایدهای رابطه پیش از ازدواج، به جوانان بیاموزند چه چیزهایی را رصد کنند.
  9. نهادهای فرهنگی به دنبال فرهنگ‌سازی از طریق افزایش اعتقاد به مسئله ازدواج و دوری از تجرد گزینی و افزایش مسئولیت‌پذیری در بین جوانان باشند.
  10. نهادهای فرهنگی با فعالیت صحیح و دغدغه مند خویش زمینه‌ساز حرکت جامعه به سمت زندگی به سبک زندگی اسلامی باشند.
  11. مرکز ملی فضای مجازی از طریق مدیریت صحیح بر فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در مقابل هجمه‌های فرهنگی موجود در کشور عکس‌العمل به هنگام و منطقی داشته باشد.
  12. مسئولان دینی و فرهنگی کشور در خصوص بحث تأمین نیاز جنسی افراد به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین عوامل گرایش به ازدواج سفید، ازلحاظ قانونی و شرعی تدابیری بیندیشند.

 .........................................

 [1]. روم، 21.

[2]. اعراف، 31.

مرکز پژوهشی مبنا

بازدید 691 آخرین ویرایش در دوشنبه, 11 ارديبهشت 1402 13:03