برخی نظرسنجیهای معتبر ملی در کشور نشان میدهد ازدواج تا دو دهه پیشین، اولویت اول جوانان دانسته میشد اما در یک دهه اخیر، روزبهروز اولویت ازدواج در نگاه جوانان پایین آمده است. طبق تحقیق سال 94، ازدواج اولویت هفتم جوانان بوده است.[2] در سال 1400، بیش از 37 درصد جوانان، اصلاً ازدواج را در شمار اولویتهای زندگی خود قرار نمیدهند.[3] البته این مشکل تنها معطوف به ایران نیست بلکه مسئلهای جهانی بوده و همه کشورها چنین چالشی را تجربه میکنند. در تحقیقات جهانی نیز تا چند دهه قبل، ازدواج جزو اولویتهای نخست زندگی جوانان بود[4] که امروزه روند چیز دیگری را نشان میدهد.
پرسش این است که چرا این اولویتها تغییر یافت؟
در مباحث نگرشی میتوان از سه نظام: نظام ارزشها؛ نظام باورها؛ و نظام اولویتها نامه برد که به نوعی تولید کنندگان مکتب و ایدئولوژی هر جامعهای هستند و زمانی میتوان نگرش یک جامعه را تغییر داد که بتوان این سه نظام را در آنها متحول و وارونه ساخت. از همین رو غرب برای تغییر این نظامات، به مرور با ایجاد جنگ نرم، جریانهای مادیگرایی، فمینیسم، لیبرالیسم، فردگرایی و ... را رواج میدهد و بدین ترتیب موجبات تغییر نظام ارزشها را فراهم میسازد و ارزشها را تبدیل به ارزش دنیای مادی و لذات مادی میکند. به مرور نظام باورهای جدید شکل میگیرد. باور به هستی، باور به حقیقت انسان، باور به نقش همسری، باور به ازدواج و ... با دوران پیشین کاملاً متفاوت میشود. در نتیجه این تفاوتها، اولویتها نیز تغییر مییابد. در واقع دیگر اولویت اول افراد ازدواج و تشکیل خانواده نخواهد بود. اولویت نخست، شغل و تحصیل و ... است. بنابراین باید دانست ریشه همه آسیبهای ذکر شده ریشه در تغییر نظام ارزشها دارد. مسئلهای که حاکمیت باید به آن توجه نموده و سعی در حل آسیبهای این نگرش مدرنیته نماید. چراکه در درازمدت، آسیبهای ذیل تغییر ارزشها، گریبان حاکمیت را خواهد گرفت. به عنوان مثال وقتی خانوادهای فرو میپاشد و طلاق در آن اتفاق میافتد، سرخوردگی و آسیبهای متعددی در آن خانواده ایجاد میشود که در بسیاری از موارد باعث هزینههای گزاف برای دولت خواهد بود. بنابراین اگر دولت بتواند در تحکیم خانواده و ایجاد خانواده با ازدیاد ازدواج در جوانان تلاش نماید و هزینه بالایی هم در تحقق این امر متحمل شود باز هم برنده بازی خواهد بود چراکه ابعاد بزهکاری افراد به سبب فروپاشی خانواده به مراتب ضرر مالی و اجتماعی – فرهنگی بیشتری برای حاکمیت به همراه دارد.
حال چه باید کرد؟
در ذیل به برخی توصیههای راهبردی برای افزایش نرخ ازدواج اشاره میشود:
- پذیرش مسئولان بر این نکته که هرچه برای خانواده هزینه نمایند بیتردید باز برنده بازی خواهند بود.
- اولویت بخشی به مسئله ازدواج و خانواده با استفاده از حکمرانی بر افکار عمومی جامعه
- ایجاد تحول و ارائه مدلهای اسلامی و جدید از ازدواج در جوانان همچون ازدواج با دوران عقد بلندمدت و ...
- ارائه الگوی سبک زندگی اسلامی – ایرانی و تقویت آن در سطح جامعه
- فرهنگ سازی در رسانهها و تبلیغات شهری در جهت فراهم نمودن ازدواج آسان
- فرهنگ سازی در خصوص نامزدی بلندمدت و قبیح بودن رابطه نامشروع جوانان
- راهاندازی شیوههای رزمایش مؤمنانه و پویشهایی مثل آن برای ازدواج بهنگام جوانان
- اصلاح شیوه های ناکارآمدی سنتی در مدل ازدواج
- حذف نمادهای تجملگرایانه از زندگی و تبلیغات و رسانهها و در اذهان عمومی
- برنامه ریزی و آموزش به خانواده ها در خصوص کاهش هزینه های ازدواج و خانواده
اما آنچه در تحقق این امور لازم است ایجاد نهاد متولی مسئول کارآمد و قوی است تا علاوه بر تحقق راهبردها و راهکارها، بتواند سایر جوانب مسئله تشکیل خانواده را نیز کنترل، مدیریت و هدایت نماید. در واقع برای هدایت همه جانبه خانواده در رسیدن به اهداف والای اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در تشکیل خانواده سالم و مستحکم، نیازمند تأسیس نهادی است که به طور مستقیم و با امکانات بالا و برنامه ریزی نظاممند است که پیشنهاد می شود دولت جمهوری اسلامی ایران وزارتی به نام وزارت خانواده را تأسیس نماید تا کل فرآیند خانواده اعم از ازدواج، تعالی، تکثیر و استحکام را مدنظر قرار داده و طی برنامه ریزی راهبردی و دقیق، مسیر درستی برای نظام خانواده در ایران ترسیم و رهنمون سازد.
.........................................
[1]. هیئت علمی مرکز پژوهشی مبنا
[2]. «چرایی سقوط ازدواج جوانان به اولویت هفتم»، پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی، کد خبر: 146751، تاریخ 7/7/94؛ لینک: http://www.farhangnews.ir/content/146751
[3]. « خروج ازدواج از فهرست اولویتهای ۳۷ درصد جوانان»، کد خبر: 1046326؛ www.javanonline.ir
[4]- محسن زاده، ف و نظری، ع و عارفی، م، مطالعه کیفی عوامل نارضایتی زناشویی و اقدام به طلاق، مطالعات راهبردی زنان، شماره 53، 1390
مرکز پژوهشی مبنا