دوشنبه, 12 تیر 1402 11:16

کرسی علمی ترویجی «تحلیل لزوم سرپرستی مرد برنهاد خانواده از منظر اسلام و روانشناسی» برگزار شد

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

به همت مرکز پژوهشی مبنا کرسی علمی ترویجی«تحلیل لزوم سرپرستی مرد برنهاد خانواده از منظر اسلام و روانشناسی» باتوجه به کارکردهای خانواده در اسلام بررسی شد.

کرسی علمی ترویجی تحلیل لزوم سرپرستی مرد برنهاد خانواده از منظر اسلام و روانشناسی با ارائه حجت‌الاسلام آقای علیرضا شیرزاد و با نقد و بررسی حجت‌الاسلام والمسلمین آقای دکتر اصغر اخوی و دبیری علمی سرکار خانم فاطمه عباسی در این مرکز برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی مرکز پژوهشی مبنا، در ابتدای این جلسه حجت‌الاسلام شیرزاد ضمن تشکر از مرکز پژوهشی مبنا به جهت برگزاری کرسی و نیز تشکر از ناقد محترم، اظهار داشت: در این پژوهش مطالعه تطبیقی بین منابع اسلامی و روانشناسی معاصر انجام‌شده و تمرکز پژوهش بر اساس کارکردهای خانواده در منابع اسلامی می‌باشد.

وی ابتدا با مطرح نمودن سه سؤال، محور اصلی پژوهش خود را مورد تأکید قرارداد و ضمن اشاره به اهمیت این موارد اذعان داشت: ضرورت‌های وجود مدیر برای خانواده، رویکرد اسلام و علم روانشناسی به مسئله مدیریت خانواده و ارتباط میان کارکردهای خانواده و مدیریت آن، سه سؤال محوری این پژوهش می‌باشند.

ایشان در ضرورت وجود مدیر در خانواده، به پیشگیری و رفع تعارضات خانواده به‌عنوان اولین دلیل اشاره‌کرده و ضمن تأکید بر این نکته که با ورود به زندگی و مدیریت خوب آن، اختلاف‌نظرها کم می‌شود اظهار داشت: اثر سلسله‌مراتب قدرت در سلامت روان خانواده از دیگر ضرورت‌های وجود مدیر در خانواده بوده و اگر این سلسله‌مراتب حفظ شود، اقتدار مرد نیز محفوظ خواهد ماند.

این پژوهشگر در حوزه خانواده، در ادامه ارائه خود به رویکرد اسلام در مدیریت خانواده پرداخته و ضمن اشاره به آیه 34 سوره نساء، مراد از قوامیت را بیان کرد و اذعان داشت: روایات زیادی در این زمینه از پیامبر اکرم (ص) و امام صادق (ع) واردشده و همگی بر این نکته تأکیددارند که مدیریت بر عهده مرد می‌باشد.

حجت‌الاسلام شیرزاد در ادامه بیان رویکرد اسلام به مدیریت خانواده، سه نظر در مورد قوامیت در آیه شریفه را موردبررسی قرارداده و تسلط مرد بر زن و ولایت بر او و تدبیر امور زن را نظریه اول توصیف کرد و ابراز داشت: تکفل مرد به امور زن مثل نفقه و محافظت از او نظریه دوم بوده و نظریه سوم، تکفل و سرپرستی مرد بر زن می‌باشد.

وی نظریه اول یعنی ولایت و سرپرستی مرد بر زن را در تعریف قوامیت پذیرفته و دو دلیل نقلی و لفظی را به‌عنوان مؤید خود معرفی کرد و ابراز داشت: دلیل نقلی، حدیث امام باقر (ع) است که ایشان از مردی که اختیار طلاق خود را به زنش داده بود ناراحت شده و مذمت کردند؛ و در دلیل لفظی هم، لفظ (علی) در آیه (قوامون علی النساء) بر ولایت و سرپرستی مرد دلالت دارد.

ایشان در ادامه به دلایل مدیریت مرد بر خانواده از نگاه اسلام اشاره‌کرده و ضمن تقسیم آن به دو بخش ذاتی و اکتسابی، اذعان داشت: آیه ( بما فضل‌الله بعضهم علی بعض) بر خصوصیات ذاتی مردان و آیه ( بما انفقوا من اموالهم) به عهده‌دار بودن هزینه‌های اقتصادی توسط مردان و اکتسابی بودن آن دلالت دارد.

این مدرس حوزه و دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود تبیینی از رویکرد علم روانشناسی به مدیریت خانواده را مورد بررسی قرار داد و با اشاره به تفاوت میان زن و مرد در این زمینه اذعان داشت: غرب تلاش زیادی برای اثبات همسانی زن و مرد نمود اما ناکام ماند و به این نتیجه رسید که از بدو تولد این تفاوت‌ها وجود دارد. ضمناً مفسرین بر منشأ ذاتی و زیستی بودن این صفات در سرشت مرد تأکید داشته و فرهنگ غالب شدن توسط جامعه را منتفی می‌دانند.

وی در بیان وجود رابطه میان صفات مردان با مدیریت خانواده سه دلیل عمده را یادآور شد و ضمن اشاره به سلطه‌طلبی مردان به‌عنوان گرایش ذاتی برای رهبری، اظهار داشت: جستجوگری و تفکر بیشتر مردان و اثر آن در تدبیر خانواده و نیز احساس هدفمندی و تمایل بیشتر مردان به کار و تأمین نیازهای اقتصادی خانواده از دلایل اصلی مدیریت مردان بر خانواده می‌باشد.

حجت‌الاسلام شیرزاد در بیان کارکردهای خانواده در اسلام به دو دلیل عمده تأکید کرد و با توجه به آیه شریفه (لتسکنوا الیها) اولین کارکرد را رسیدن به آرامش و در ادامه زمینه‌ای برای اهداف دنیوی و اخروی دانست و ابراز داشت: کارکرد دوم، تربیت نیکوی فرزندان می‌باشد که خانواده بهترین نهاد تربیت انسان می‌باشد.

ایشان ضمن تأکید بر آرامش در خانواده و ارتباط مدیریت مرد با کارکرد خانواده به سه مورد مهم آن اشاره کرد و اذعان داشت: افزایش قدرت مردان در خانواده و رابطه آن با کاهش افسردگی مردان و افزایش قدرت زنان در خانواده و رابطه آن با افزایش افسردگی زنان از نکات دقیقی است که باید موردتوجه قار گیرد.

وی در ادامه ضمن اشاره به این نکته که درماندگی و عدم خوشبختی زنان در خانواده‌های زن‌سالار از شایع‌ترین دلایل عدم آرامش خانواده‌ها می‌باشد تأکید کرد: ابراز وجودهای آسیب‌زننده مردان در صورت عدم اقتدار آنان، باعث پرخاش و درگیری در خانواده‌ها و به هم ریختن سلامت روان آن‌ها می‌شود.

حجت‌الاسلام شیرزاد در ارتباط با رابطه مدیریت مرد و تربیت نیکوی فرزندان، با استناد به آیه 6 سوره تحریم و نیز آیه 132 سوره طه، تسهیل و موفقیت بیشتر مردان در وظایف اخروی را از کارکردهای مدیریتی مرد در تربیت فرزندان دانست و اظهار داشت: باوجود اقتدار از طرف مرد، پذیرش فرزندان بیشتر می‌شود.

وی در ادامه ارتباط مدیریت مرد باتربیت فرزندان، تخریب نقش‌های پدری و مادری در نظام روان‌شناختی کودک در صورت جابجایی قدرت را متذکر شد و ابراز داشت: الگوبرداری‌های ناصحیح و اثر منفی در زندگی زناشویی فرزندان، در صورت جابجایی قدرت، از موارد دیگری است که می‌توان در ارتباط با مدیریت مرد در تربیت فرزندان به آن اشاره کرد.

ایشان در بخش نتیجه‌گیری پژوهش خود تعریفی از خانواده سالم از منظر اسلام و روانشناسی ارائه داد و تأکید نمود: خانواده سالم، خانواده‌ای است که مدیر خانواده پس از نظرخواهی از دیگر اعضای خانواده خصوصاً همسر خود، آن نظری را که برای تعالی و سعادت خانواده ازهرجهت مفیدتر است را برگزیده و بر مبنای آن عمل کند و البته از دیگر اعضای خانواده نیز انتظار می‌رود که اقتدار مدیر خانواده را پذیرفته و به تصمیم نهایی او احترام بگذارند.

حجت‌الاسلام شیرزاد ضمن ارائه تعریفی از مدیریت خانواده در اسلام و روانشناسی، تأکید نمود: در اسلام بر اساس آیه قوامیت و برخی روایات، مرد سرپرست خانواده است که البته با برخی نظریات خانواده‌درمانی در روانشناسی همسو است زیرا در این نظریات، وجود سلسله‌مراتب قدرت که در آن پدر به‌عنوان مرکز و رأس هرم است به‌عنوان شاخصه یک خانواده سالم و به‌دوراز تنازع در نظر گرفته می‌شود.

وی در بخش پایانی سخنان خود برخی از موانع تحقق نقش مدیریتی مرد در خانواده را برشمرد و ابراز داشت: یکی از این موانع، موانع نظری یعنی وجود شبهات ذهنی در زنان همچون سلب کرامت انسان بوده و مانع بعدی، مانع عملی یعنی سوء مدیریت و سوءاستفاده از قدرت توسط مردان می‌باشد.

حجت‌الاسلام دکتر اخوی به‌عنوان ناقد این کرسی علمی ترویجی ضمن تقدیر از مرکز پژوهشی مبنا و تشکر از مطالب ارائه‌شده، در مقدمه‌ای به بیان تعریفی از خانواده پرداخته و ابراز داشت:هر یک از مرد و زن شایستگی انجام وظایف زندگی مشترک را مطابق با نوع خلقت و صفات ذاتی خویش را دارند، لذا تفاوت در نوع مسئولیت‌ها به معنای تبعیض و یا برتری دادن مردان بر زنان نیست.

ایشان در ادامه مقدمه خود، بابیان اینکه هر سازمان و نهادی نیازمند مدیر و رهبر قوی، متین و امین هست و مدیریت و رهبری یک ضرورت انسانی و اجتماعی است ابراز داشت: عشق و ایمان و زندگی سعادتمندانه اعضای خانواده، درگرو مدیریت صحیح و همه‌جانبه می‌باشد که در دین مبین اسلام تأکید فراوانی بر این موضوع شده است.

وی در بخش دیگری از نقد خود خانواده را یک واحد اجتماعی معرفی کرد که با ازدواج بین زن و مرد تشکیل‌شده و باوجود فرزندان تکمیل می‌گردد. ضمناً در تعریف مدیریت خانواده ابراز داشت: مدیریت خانواده یعنی ایجاد هماهنگی بین اعضای خانواده جهت پیشبرد اهداف خانواده و انجام کارهای درست و صحیح جهت بهبود خانواده در طولانی‌مدت.

مدیر مرکز مشاوره جامعه الزهرا (س) انواع مدیریت در خانواده را نام‌برده و ادامه داد: مدیریت عاطفی و روانی، مدیریت جنسی و جسمی، مدیریت اقتصادی، مدیریت برنامه‌ریزی، مدیریت آموزشی، مدیریت اقتصادی، مدیریت اجتماعی و روابط با دیگران، مدیریت برنامه‌ریزی، مدیریت تربیتی، مدیریت خانه‌داری و مدیریت اخلاقی و معنوی از انواع مدیریت در خانواده می‌باشد.

ایشان به آثار، نتایج و کارکردهای مدیریت در خانواده اشاره نموده و تعیین وظایف و نقش‌ها، تعدیل انتظارات، تنظیم امور و پیشگیری از تعارضات را از آثار مدیریت در خانواده دانست و اظهار داشت: علل نقش‌پذیری زن از مرد عبارت‌اند از: تفاهم و سازگاری، غریزه و طبیعت، وراثت، فطرت، قراردادهای اجتماعی، قوانین رسمی، جامعه‌پذیری، پیروی از عقل و فرار از سختی‌های مسئولیت.

دکتر اخوی علل، عوامل و زمینه‌های مدیریت مرد در خانواده را موردبررسی قرارداد و تأکید کرد: ویژگی‌های متمایز مرد، قدرت ادای نفقه، مهارت ذهنی برتر، قدرت پذیرش مسئولیت در زندگی، توان بیشتر در انجام کارها، روحیه اقتدارطلبی و اقتدارگرایی مرد، قدرت ایجاد آرامش در خانواده، داشتن روحیات خاص غیرتمندی و اقتدار، قاطعیت و جدیت در امور و هدفمندی مردان، از مهم‌ترین علل و عوامل مدیریت مرد در خانواده می‌باشد.

استاد و مشاور حوزه خانواده در پایان این قسمت از نقد خود، علل سرکشی و عدم نقش‌پذیری زن از مرد را برشمرد و با تأکید بر این علل، مهم‌ترین موارد آن را، برابری جنسیتی، تقسیم عادلانه وظایف، تساوی حقوق، الگوهای خاص اجتماعی و خانوادگی و اطرافیان، فرار از ظلم و تعدی مردان، سلطه گری زن و عدم توانایی مردان در مدیریت صحیح خانواده دانست.

وی ضمن اشاره به نکات مثبت مقاله مثل انتخاب موضوع اساسی، استفاده از منابع دینی و علمی، مقایسه تطبیقی از منظر اسلام و روانشناسی و ارائه پیشنهادات پژوهشی، اظهار داشت: سؤال اول مفروض و قطعی و بدیهی است به‌ضرورت عقلی و علمی و اخلاقی و عرفی. شاید بتوان نتایج و کارکردهای تعیین مدیر را در زندگی  فردی و خانوادگی و اجتماعی مطرح کرد. ضمناً سؤال سوم در خصوص نقش تعیین مدیر در کارکردهای ازدواج نیاز به تبیین بیشتری دارد و باید همه ابعاد و کارکردهای آن بررسی شود.

ایشان بابیان اینکه پیشینه ارائه‌شده در تحقیق قدیمی و مربوط به سال 1398 می‌باشد و نیاز به به‌روزرسانی دارد، اظهار داشت: تحقیق حاضر از دو منظر اسلام و روانشناسی بررسی‌شده و نیازمند مقایسه تطبیقی است تا نقاط اشتراک و افتراق و امتیازات دیدگاه‌ها مطرح گردد.

حجت‌الاسلام اخوی ضمن تأکید بر این نکته که دیدگاه روانشناسی در عصر حاضر، واحد و یکپارچه نیست و رویکردهای متفاوتی وجود دارد اذعان داشت: در موضوع قوامیت، امیر بودن مردان و مطیع بودن زنان مطلق نیست بلکه مشروط می‌باشد و در فرمان‌برداری، اطاعت‌پذیری و انعطاف‌پذیری، گاهی استثنائاتی وجود دارد.

مدیر مرکز مشاوره جامعه الزهرا (س) با اشاره به این نکته که امروزه در موضوع نفقه و تأمین معاش شبهات زیادی وجود دارد و از آن جمله اینکه برخی زنان سرپرستی خانواده را بر عهده داشته و مخارج همسر و فرزندان خود را از طریق اشتغال فراهم می‌کنند ولذا با این امر، نفقه و تأمین معاش توسط مردان محقق نمی‌شود، این سؤال را مطرح نمود که آیه شریفه ( و بما انفقوا من اموالهم) چگونه پاسخ داده می‌شود؟

وی بابیان این نکته که در این پژوهش به رابطه روانشناسی با موضوع تأکید ویژه شده درحالی‌که جامعه‌شناسی بیشتر به این موضوع به‌عنوان یک نهاد اجتماعی می‌پردازد خاطرنشان کرد: روانشناسی بیشتر به ابعاد فردی و احساسات می‌پردازد و درواقع مدیریت نهاد خانواده موردبحث می‌باشد نه مدیریت عواطف و احساسات. ایشان در رابطه با ارتباط مدیریت با کارکردهای خانواده، محدود کردن آن به دو موضوع آرامش و تربیت فرزندان را ناقص دانست و اظهار داشت: ارتباط مدیریت مردان با آرامش آنان یک امر بدیهی و قرآنی است و آیه شریفه ( لتسکنوا الیها) به آرامش بخشی زنان به مردان بیشتر دلالت دارد تا مردان به زنان.

حجت‌الاسلام اخوی در خصوص کارکرد مدیریت مردان در تربیت فرزندان و استدلال به دو آیه (قو انفسکم و اهلیکم نارا) و (وامر بالصلاه واصطبر علیها) را کافی ندانست و اظهار داشت: پدر باید مظهر قدرت، اقتدار، قاطعیت و صمیمیت باشد تا صرفاً ارشادکننده و نصیحت کننده. وی در بخش پایانی سخنان خود، پیشنهادات پژوهش در خصوص راهکارهای نهادینه‌سازی مدیریت مرد در خانواده، آن را کافی ندانست و ضمن تأکید بر ذکر برخی راهکارهای شناختی، عاطفی و رفتاری جهت نهادینه‌سازی مدیریت مرد در خانواده، اذغان داشت: باید ایجاد فرهنگ تفاهم و تعامل مثبت با اعضای خانواده مورد تأکید واقع می‌شد.

در ابتدای این جلسه سرکار خانم فاطمه عباسی پژوهشگر و مدیر واحد روابط عمومی مرکز پژوهشی مبنا، نهاد خانواده را از مهم‌ترین بناها در تمام جوامع اسلامی و غیر اسلامی دانست و ضمن تأکید بر اینکه صاحبان اندیشه، پژوهش‌های زیادی در این زمینه انجام داده‌اند اظهار داشت: در بحث رهبری و مدیریت خانواده، آیات و روایات زیادی واردشده و قوامیت و سرپرستی مردان مورداشاره قرارگرفته است.

مرکز پژوهشی مبنا

 

View the embedded image gallery online at:
https://mabnarc.ir/index.php/item/6172-news295#sigProId147e0d71b8

بازدید 572 آخرین ویرایش در سه شنبه, 13 تیر 1402 15:35
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز پژوهشی مبنا است