بدحجابی بر مبنای آنچه در ایران بروز یافته، پدیدهای پیچیده، چندوجهی و برخاسته از علل و عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، آموزشی و ... است. بنابراین نمیتوان برای مقابله و حل چالشهای معطوف به آن به راهکارها و برنامهریزیهای روبنایی، سطحی و ساده اکتفا نمود و البته این نکته را نیز باید مدنظر داشت که زمان اندک است و راه دشوار؛ و باید پذیرفت که چه زود دیر میشود.
چرایی ناکارآمدی
از همان بدو انقلاب تاکنون آییننامهها، بخشنامهها و قوانین و مقررات مختلف و متعددی برای ساماندهی به وضعیت حجاب و عفاف در جامعه به تصویب رسیده و بسیاری نیز اجرایی شده است. در حال حاضر 26 دستگاه حکومتی متولی بهبود حجاب در جامعه هستند[1] که خروجی قابلتوجهی از آنها دیده نشده است. در این میان عوامل متعددی همچون مشکلات معیشت و ساختارهای معیوب اقتصادی، ظهور سلبریتیها، مقاصد سیاسی، نفوذ دشمنان و ... برای این چالش ذکرشده است که بیتردید در گسترش بیحجابی دخیل هستند اما نباید نادیده گرفت که این مسئله از پایبست ویران است. درواقع علت اصلی رویگردانی زنان ایرانی از حجاب، به فقدان شفافیت واقعیت ماجرا و عدم اجماع نخبگانی بازمیگردد. جستجو در سایتها و بررسی دیدگاه اندیشمندان نشان میدهد همه آنها با رویکردی ناقص به مسئله مینگرند که بیتردید همه آن نظرات، قابل پاسخگویی یا رد است. بنابراین باید گفت گام اول در تبیین الزام آور بودن حجاب در کشور، شفافیت دقیق مسئله حجاب برای مردم جامعه و به نوعی پاسخ متقن به این پرسشها است:
- چرا حجاب بعد از پیروزی انقلاب، بدل به امری قانونی گردید؟
- معیار حجاب، شرع است یا عرف؟ آیا الزام آور است یا التزام آور؟
- آیا هنوز حجاب، به معنایی که در اول انقلاب بود، موردپسند و درخواست حداکثری جامعه زنان است؟
- چرا فقها در لزوم اجبار حجاب در جامعه، نظرات متفاوتی دارند؟ درست است که همه آن را واجب شرعی میدانند اما درباره لزوم رعایت آن در جامعه، چرا نظرات فقها متفاوت است؟
- چرا رویکرد بازدارندگی همچون گشت ارشاد و اقدامات ستاد امربه معروف نتوانسته است وضعیت حجاب اسلامی در جامعه را بهبود بخشد؟
- با توجه به آمارهای جهانی و داخلی در آثار بدحجابی، آیا واقعاً حجاب مصونیت است؟
راهبردهای عملیاتی
منظور از راهبرد عملیاتی، ارائه راهبرد کوتاهمدت است. بررسیها نشان میدهد اقدامات و برنامههای مختلفی در ترویج امر حجاب در کشور انجامشده است اما به نظر میرسد 3 مسئله مقدماتی حائز اهمیت است که قبل از هر اقدام سلبی، ابتدا باید به آن توجه و عمل نمود:
1- حکمرانی بر افکار عمومی بهصورت گامبهگام:
بیتردید یکی از گرههای اصلی مسئله حجاب در کشور مرتبط با رسانههای برون گفتمانی است که شامل کاهش اقتدار گروههای مرجع و افزایش مرجعیت سلبریتیها است و در کنار آن القای بدحجابی با تهاجم به حجاب به عنوان نماد اسلام و ایجاد شبهه در عدم ضرورت حجاب و نماد خشونتبار حجاب و مذهبی بودن در کنار تهاجم فرهنگی در فضای مجازی و نشان دادن مدگرایی و زیبایی فضای بدحجابی و همچنین فیلمها و مجوعههای تلویزیونی که القاگر باکلاسی و مدرن بودن بدحجابی و امل بودن باحجابی است. اما به نظر می رسد گام نخست برای ورود به حوزه افکار عمومی، ضرورت پاسخگویی به شبهات رابطه حاکمیت اسلامی و حجاب در کشور است که در صورت اقناع جامعه، بیشک گام بزرگی در همراهی اکثریت جامعه برداشته خواهد شد.
2- پژوهشهای پژوهشبنیاد
ناگفته نماند که در مسئله حجاب، پژوهشهای متعددی صورت گرفته است؛ همچنان خلأهای پژوهشی زیادی در این مسئله وجود دارد که جامعیت، شفافیت، نظاممندی پژوهشی و فقدان تجویزمحوری از مهمترین این خلأها هستند. با مرور سیستماتیک از پیشینه پژوهشهای مرتبط با حجاب میتوان گفت عمده اظهارنظرها و متون مرتبط با مسئله بدحجابی در ایران پژوهشبنیاد نیستند و اغلب حول مسئله دچار تقلیلگرایی معرفتی شدهاند و در خلاء جامعیت تبیینی صرفاً به زاویه خاصی از مسئله اکتفا کردهاند. همچنین اکثر این تحقیقات از تقلیلگرایی روشی نیز رنج میبرند و محتواهای بیانشده، روشمند و نظاممند ارائه نشدهاند. علاوه بر آن عمده این تحقیقات خالی از ارائه مدلهای تبیینی هستند و عمدتاً بخشی از اهداف مسئله را پوشش داده و تجویزمحور تدوین نشدهاند. بنابراین باید گفت فرا تحلیل ساختاری پژوهشهای موجود نشان میدهد در گام نخست در تحول مسئله حجاب در جامعه، نیازمند تحقیقی جامع، راهبردی و تجویزمحور هستیم تا دچار سلیقهمحوری، دور و تسلسل، اقدامات ناهنجارگونه و ... نشویم.[2]
3- تحقق اجماع نخبگانی
امروزه شاهد تضاد فکری و پارادوکسهای متعددی در نگرش نخبگان علمی و اجرایی هستیم که به نوعی افراد را به سمت بدحجابی سوق میدهد تا باحجابی؛ و بیتردید در این امر، رسانهها بهویژه رسانه ملی و شبکههای خانگی تحت اشراف آن و موضعگیریهای مسئولان به عنوان نخبگان اجرایی، در صدر متهمان این پارادوکسسازیها قرار دارد. به نظر میرسد لازمه ایجاد وفاق و اجماع حداکثری، برقراری رابطه نیرومند و ارگانیک بین نخبگان فکری، نخبگان اجرایی (ابزاری) و مردم است و در این میان، اندیشکدهها و پژوهشکدههای راهبردی به دلیل انجام پژوهشهای متقن و کاربردی باید این نقش مهم را بر عهده گیرند. بیتردید حکمرانی بر افکار عمومی، راهبرد نهادینهسازی بسیاری از ارزشها و مقولات فرهنگی در جامعه است که به نظر میرسد باید از اتاق فکر قوی در این خصوص بهره برد تا نوعی اجماع در جامعه محقق گردد.
..................................
[1]. مصوبه 427 شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ البته طبق مصوبات و شرح وظایف جدید، 32 نهاد متولی بهبود حجاب دانسته میشوند.
[2]. جهت مطالعه بیشتر: طرح جامع حجاب در جامعه ایران اسلامی (آسیبها، راهبردها و راهکارها)؛ قم، مرکز پژوهشی مبنا
مرکز پژوهشی مبنا