سه شنبه, 05 شهریور 1392 18:18

فصل پنجم : مواضع امام (ره ) در دوران براندازى (از دى 1356 تا بهمن 1357)

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

فصل پنجم : مواضع امام (ره ) در دوران براندازى (از دى 1356 تا بهمن 1357)

در اين فصل ، نقش ، عملكرد و مواضع قاطعانه ى امام خمينى (ره ) در سال هاى پرشتاب 1356 و 1357 ه ش كه منجر به پيروزى انقلاب اسلامى گرديد، ارزيابى مى شود.

 

الف . مواضع امام (ره ) در دوران اوج گيری نهضت يا انقلاب اسلامی

حوادث و رويدادهای اين دوره ، محصول تداوم و استمرار مواضع مبارزاتی و انقلابی امام (ره ) در دهه های چهل و پنجاه و فعاليت های دوره ی تبعيد بود، زيرا خطر امام (ره ) و مواضع ايشان در دهه ی چهل ، رژيم پهلوی را وادار به تبعيد كرد تا محوريت امام (ره ) در رهبری مبارزه و نهضت از بين برود و نام و ياد و آرمان های ايشان از خاطره ی مردم و مبارزان و مخالفان نظام محو شود.

اما واقعيت اين بود كه امام (ره ) در هر وضعيتی حتی در دوران تبعيد و دوری از ايران هم محوريت ، هدايت و رهبری انقلاب را در دست داشتند. در حالی كه رژيم پهلوی سرمست و مغرور بود و تصور می كرد كه هيچ خطری نظام سلطنتی آن را تهديد نمی كند، به تبليغ شاه پرستی مردم ايران و برپايی جشن های شاهنشاهی اقدام می نمود.

امام خمينی (ره ) نيز با برنامه ای حساب شده و با اطمينان از شكست پذيری رژيم و اميدواری به پيروزی مردم بر آن رژيم ، حركت مردم و نهضت اسلامی را هدايت می كرد.

نوارها و اعلاميه های امام (ره ) دست به دست می گشت و در جلسات و محافل مختلف مورد بحث قرار می گرفت.

اين امر به تدريج مردم را برای انقلابی بزرگ و دينی آماده نمود و چاپ و انتشار گسترده ی كتاب ولايت فقيه در خارج و داخل كشور، به تمام ابهامات موجود در ميان روحانيان و روشنفكران و مردم در زمينه ی شكل حكومت اسلامی و چگونگی اداره ی جامعه خاتمه بخشيد و بدين وسيله ، تحول بزرگی در فكر و انديشه ی سياسی مردم مسلمان ايران به وجود آورد.

سال 1356 ه ش را بايد يكی از مهم ترين دوران شكل گيری انقلاب اسلامی تلقی كرد، زيرا شاه تصور می كرد از تمامی امكانات برای حفظ حاكميت و بقای خود برخوردار است . در اين سال ، رژيم شاه برای هماهنگی با سياست های امريكا به منظور تحقق حقوق بشر، شعار فضای باز سياسی را مطرح كرد.

حاكمان بر اين تصور بودند كه در اثر سال ها مبارزه با فرهنگ اصيل اسلامی و تبليغات اسلام زدايی ، به همراه ستايش نظام سلطنتی ، ديگر تشكيلی برای بسيج و هدايت مردم در مبارزه عليه حاكميت آنها در ايران وجود ندارد.

رژيم ايران در اين سال از روی كار آمدن جيمی كارتر و سياست مسالمت آميز و مبتنی بر حقوق بشر وی تاءثير پذيرفت . شاه تحت تاءثير سياست كارتر و در حقيقت برای كاستن از خطرات و درجات و از ترس ‍ سقوط خود، در ايران فضای باز سياسی را اعلام كرد. (304)

ب . شهادت حاج آقا مصطفی خمينی (فرزند امام (ره ) ) و مواضع امام (ره)

در وضعيتی كه نظام پهلوی ادعا می كرد فضای باز و بستر آزادی برای مردم و گروه های مخالف رژيم فراهم شده است ، فرزند امام (ره ) حاج آقا مصطفی به طرز مشكوكی از دنيا رفت ؛ ولی مبارزان و روحانيان هيچ وقت ، رحلت فرزند امام (ره ) را مرگ عادی تلقی نكردند، بلكه همه بر اين عقيده بودند كه نيروهای امنيتی و انتظامی رژيم ، ايشان را به شهادت رسانده اند.

شهادت مصطفی خمينی ، به يكی از عوامل تهييج احساسات و بسيج نيروهای انقلابی تبديل شد. به محض انتشار خبر رحلت فرزند امام (ره )، برگزاری مراسم ختم برای ايشان ، جريان انقلابی و اعتراضی عميق در مردم ايجاد كرد و محيط رعب و جو خفقانی كه به دنبال سياست های سركوب گرانه و پليسی رژيم در ايران حاكم شده بود و عملا جراءت هر نوع انتقاد، مخالفت ، مبارزه و سازماندهی مردم و مخالفان را از آنها گرفته بود، در هم شكست .

فوت حاج آقا مصطفی ، رعب و ترس مردم از رژيم را از بين برد و مردم به حركت درآمدند و برای سرنگونی دولت و رژيم شاهنشاهی بسيج شدند. به دنبال اين حادثه ، كنترل امور و حوادث از دست رژيم خارج شدوابتكارعمل در دست مردم و رهبری بلامنازع در دست امام خمينی (ره ) قرار گرفت . (305)

شهادت فرزند حاج امام (ره ) به عللی از قبيل اين كه خود عالمی مجاهد و مبارز بود و از طرفی فرزند مرجع تقليد و امام (ره ) بود، باعث شد كه حركت ها، و اعتراضات محفلی و محدود به مساجد و تكايا، به ميان مردم كشانده شود.

روحانيان و علمای مبارز از اين حادثه ، نهايت استفاده را كردند و فرصت را برای تبليغ اقدامات ضد دينی و اسلامی رژيم و متهم كردن سازمان های امنيتی رژيم به قتل فرزند امام (ره ) غنيمت شمردند.

مراسم يادبود شهادت فرزند امام (ره ) تاءثير فراوان داشت و موج تفكرات انقلابی را در سراسر كشور پخش كرد و جو اختناق را شكست و روحيه ی شجاعت و مبارزه طلبی را در مردم بالا برد. (306)

امام (ره ) در سخنرانی مفصلی كه در مراسم ختم فرزندش ايراد كرد، موضعی در قبال آن حادثه و مبارزه با رژيم پهلوی اتخاذ كرد كه چون رعدی در بسياری از مجامع ، محافل و مساجد درخشيد. امام (ره ) در اين سخنرانی ، خط مشی و برنامه ی مبارزه و ادامه ی نهضت اسلامی تا پيروزی كامل بر نظام سلطنتی پهلوی و آفت ها و موانع مبارزه را تشريح كرد.

امام (ره ) شهادت فرزند خود را از الطاف خفيه ی الهی خواند و بعد به روحانيون و علمای مبارز و مردم انقلابی ، شيوه ی مبارزه را يادآوری كرد و بزرگ ترين عامل پيروزی و پيشبرد نهضت را لزوم حفظ وحدت تمامی جناح ها، گروه های سياسی ، فرهنگی و انقلابی معرفی كرد.

ايشان در ادامه ، ضمن نقد و بررسی تفكرات اختلاف برانداز و سوء نويسندگان و نويسندگان متعهد و انقلابی تاءكيد كردند كه برای رسيدن به هدف ، بايد اين دو گروه دست به دست هم دهند و اختلافات را كنار گذارند:

گله من از آقايان روشنفكر در عين حال كه به آنان علاقه دارم ، اين است كه جناح بزرگی را كه ملت پشت سرش ايستاده ، كنار نزنند. نبايد حكومت های علمای اسلام و آخوند جماعت را نديده بگيرند و بگويند ما اسلام منهای آخوند می خواهيم آقا! اين نمی شود.

مثل اين است كه بگويند اسلامی را می خواهيم ، اين برخلاف عقل است ، برخلاف سياست است . اسلام بی آخوند نمی شود. شما بگوييد هم اسلام می خواهيد و هم آخوند. هر چه بگوييد نمی خواهيم ، مردم می خواهند. (307)

ايشان هم چنين به روحانيون و علما درباره ی لزوم طرد تفكرات تفرقه انگيز و بدبينانه نسبت به روشنفكران و نويسندگان اين گونه تذكر داد:

گله من از آقايان اين است كه الآن برای اسلام كار می كنند، قلم به دست گرفته اند و از شيعه ترويج می كنند، مسائل اسلام را، مسائل دينی را مورد بحث قرار می دهند، می نويسند و منتشر می كنند، اينها را از خودشان طرد نكنند.

در زمانی كه همه قلمها، همه قدمها و همه تبليغات بر ضد ما است ، زمانی كه دستمان بسته است و از ما كاری ساخته نيست ، به اين معنی كه تبليغات نداريم و راهی هم برای تبليغات نداريم ... در اين زمان ، ما هر فردی را لازم داريم . فرض كنيد خطايی هم كردند، بيرون نكنيد. چهار تا غلط هم دارند، شما كه عالميد خطا و غلطها را رفع كنيد، طرد نكنيد. (308)

در خاتمه ، امام (ره ) شهادت سيد مصطفی خمينی و به وجود آمدن اجتماعاتی سياسی برای مردم به منظور اعلام انزجار و انتقادات خود از رژيم پهلوی را فرصتی بسيار مناسب برای رسيدن به اهداف انقلابی دانست و به مبارزان در اين زمينه هشدار داد كه :

من خوف اين را دارم كه خدای نخواسته اگر اين فرصت از دست بروند و اگر اين مرد (شاه ) پايش يك خورده ای محكم بشود، همچون لطمه ای بزند به مردم كه آن طرفش پيدا نباشد؛ و اولش شما روحانيون هستيد. من خوف اين را دارم . نگذاريد اين فرصت از دست برود. با هم بنويسيد، بنويسيد اشكالات را. به دنيا اعلام كنيد. نمی توانيد توی ايران ، بفرستيد در خارج منتشر می كنند برای شما. (309)

بعد از شهادت آقا مصطفی خمينی می توان گفت كه انقلاب شروع شده بود. در پی شهادت ايشان ، اعلاميه های متعددی انتشار يافت و همه ی آنها به مناسبات تجليل از فرزند امام (ره ) بود. حوادثی كه طی چند روز پس از شهادت حاج آقا مصطفی روی داد، برای همه ی نيروهای سياسی غير منتظره بود؛ گويی انفجاری آغاز شده ، طوفان وزيدن گرفته بود.

امام (ره ) در 21 آبان 1356 ه ش طی پيامی به مردم ايران از ابزار هم دردی آنها تشكر كرد و بار ديگر اهداف مبارزه را به مردم ايران يادآوری نمود و به تفصيل تلاش رژيم را در اغفال مردم به وسيله تظاهر به فضای باز سياسی توضيح داد و لزوم پی گيری مبارزه تا رهايی از تسلط استبداد و استعمار را گوش زد كرد. هم چنين در پاسخ ‌هايی كه به دانشجويان مقيم خارج و پيام تسليت ياسر عرفات داد، مواضع شديدی عليه امريكا و رژيم شاه اتخاذ كرد. (310)

ج . چاپ مقاله عليه حضرت امام (ره)  

رژيم پهلوی بعد از انعكاس شهادت حاج آقا مصطفی و تظاهرات اعتراض آميز مردم و در ادامه ی آن ، برگزاری مراسم چهلم برای فرزند امام (ره ) و آشكار شدن شكست طرح رژيم در منزوی كردن امام (ره ) با تبعيد ايشان به نجف و به دنبال اعلام مواضع امام (ره ) كه تصميم ايشان را برای ادامه ی مبارزه تا سقوط رژيم نشان می داد، به اين نتيجه رسيد كه با انتشار مقالاتی در روزنامه ها عليه امام (ره )، ايشان را هر چه بيشتر منزوی كند.

ابتدا در مقالاتی بدون ذكر اسم ، مطالب بسيار سطح پايين عليه روحانيت نوشته شد كه در آنها به طور غير مستقيم اهانت و انتقاد می شد؛ ولی عمال رژيم عملا متوجه شدند كه اين صحبت ها فايده ای ندارد تا اين كه در هفدهم دی ماه 1356 ه ش ، مقارن با سال روز آزادی زنان و انقلاب سفيد، مقاله ای اهانت آميزی با عنوان ايران و استعمار سرخ و سياه به امضای احمد رشيدی مطلق در روزنامه ی اطلاعات به چاپ رساندند.

در اين مقاله كه سراپا توهين آميز بود، شخص امام (ره ) نهضت اسلامی و ضد استبدادی و استعماری تحت رهبری ايشان ، خاين به اهداف و آرمان های مترقی رژيم ، مخالف آزادی زنان و اصلاحات ارضی معرفی شده بود و به اتهام هم دستی روحانيان با حزب توده ، روحانيان به منزله ی عوامل استعمار سرخ و سياه محكوم شده بودند:

اين روزها به مناسبت ماه محرم و عاشورای حسينی ، بار ديگر اذهان متوجه استعمار سياه و سرخ يا به تعبير ديگری اتخاذ استعمار كهن و نو شده است ... سرآغاز انقلاب شاه و ملت در روز ششم بهمن ماه 2521 شاهنشاهی ، استعمار سرخ و سياه ايران را كه ظاهرا هر كدام در كشور ما برنامه و نقشه ی خاصی داشتند، با يكديگر متحد ساخت كه مظهر اين همكاری صميمانه در پس از بلوای روزهای پانزدهم و شانزدهم خرداد ماه 2522 در تهران آشكار شد...

مالكان كه برای ادامه ی تسلط خود، همواره از ژاندارم تا وزير، از روضه خوان تا چاقوكش را در اختيار داشتند، وقتی با عدم عالم روحانيت و در نتيجه مشكل با ايجاد موج عليه انقلاب رو به رو شدند و روحانيون برجسته حاضر به همكاری با آنان نشدند، در صدد يافتن يك (روحانی ) برآمدند كه مردی ماجراجو، بی اعتقاد و وابسته و سرسپرده به مراكز استعماری و به خصوص جاه طلب باشد و بتواند مقصود آنها را تاءمين نمايد و چنين مردی را آسان يافتند.

مردی كه سايه اش مجهول بود و به قشری ترين و مرتجع ترين عوامل استعمار وابسته بود. چون در ميان روحانيون عالی مقام كشور با همه ی حمايت های خاص ، موقعيتی به دست نياورده بود، در پی فرصت می گشت تا به هر قيمتی هست ، خود را وارد ماجراهای سياسی كند و اسم و شهرتی پيدا كند.

روح الله خمينی معروف به سيد هندی بود...
آنچه مسلم است شهرت او به نام غائله ساز 15 خرداد به خاطر همگان مانده است كسی كه عليه انقلاب ايران و به منظور اجرای نقشه ی استعمار سرخ و سياه كمر بست و به دست عوامل خاص و شناخته شده عليه تقسيم املاك ، آزادی زنان ، ملی شدن جنگل ها، وارد مبارزه شد و خون بی گناهان ريخت .... (311)

بلافاصله پس از انتشار روزنامه و اطلاع مردم از آن مقاله ی دروغين ، واكنش ‍ عليه رژيم و آن مقاله شروع شد. تمام رجال سياسی سابقه دار، علما و روحانيون مبارز و مخالف رژيم ، مراجع تقليد و سازمان ها و گروه های انقلابی ، بازاريان و توده های مردمی واكنش نشان دادند. سرعت واكنش ‍ مردم از همان روز انتشار مقاله ، علاقه ی شديد مردم به مراجع دينی و شخص امام (ره ) و ميزان تبعيت آنها از رهبری ايشان را آشكار كرد.

واكنش شديد روحانيان و مردمی در اعمالی همچون جمع آوری ، پاره كردن و آتش زدن روزنامه ی اطلاعات و دادن شعار عليه رژيم پهلوی متبلور شد. در قم واكنش انقلابی روحانيان و مردم به قيام نوزدهم دی 1356 قم منجر شد، قيامی كه به اعتراف اكثر نويسندگان و صاحب نظران داخلی و خارجی جرقه ی انقلاب اسلامی ايران گرديد. (312)

واكنش های مختلف ، نشان گر عمق مردمی آرمان ها و مواضع امام (ره ) و ميزان نفوذ افكار و مواضع ايشان در مردم بود.

د. قيام 19 دی 1356 قم و مواضع امام (ره)  

در قم ، واكنش روحانيان و مردم نسبت به اهانت رژيم به مرجع تقليد عالم تشيع و رهبر نهضت اسلامی ايران گسترده تر و حادتر بود. مردم قم با شناخت و علاقه ای مع نسبت به امام و رهبر خود داشتند، تحمل اين اهانت ها را نداشتند.

تعداد زيادی از طلاب حوزه ی علميه ی قم به همراه گروهی از مردم و دانش آموزان مدارس قم ، به منازل علما و مراجع رفتند و به تدريج فرياد اعتراض مردم بالا رفت و در نهايت ، نمازهای جماعت و كلاس های درس به نشانه ی اعتراض تعطيل شد و عصر روز نوزدهم كه مردم به سوی منزل يكی از علما می رفتند و شعارهای درود بر خمينی ، مرگ بر اين حكومت يزيدی ، مرگ بر حكومت پهلوی ، دانشجو، روحانی پيوندتان مبارك ، سر می دادند، با پليس و نيروهای نظامی رژيم رو به رو شدند.

نيروهای رژيم می خواستند از پيش روی و ادامه ی حركت مردم جلوگيری كنند؛ ولی مردم و طلاب به حركت خود ادامه دادند. آتش گلوله باريدن گرفت و ده ها تن كشته و مجروح شدند.

درگيری و خشونت تا ساعت 22 شب ادامه يافت . كوچه ها و خيابان های اين منطقه صحنه ی جنگ و گريز بود و تا پاسی از شب ، صدای گلوله به گوش می رسيد. ميدان آستانه (اطراف حرم مطهر) نيز، صحنه ی درگيری و كشتار بود. سربازان و كماندوهای رژيم ، مدرسه ی خان را با گلوله های اشك آور مورد حمله قرار دادند. شعار مرگ بر شاه برای اولين بار در اين مكان سر داده شد. (313)

در قيام نوزدهم دی 1356 ه ش قم ، واكنش سريع طلاب و روحانيان ، همراهی و حمايت مراجع بزرگ و به دنبال آن پيوستن اقشار و توده های مردمی به آنان ، منجر به آغاز دور تسلسلی بی پايانی از تظاهرات و سركوب هايی شد كه شاه را تضعيف و نابود كرد. (314)

قيام مردم قم ، در حقيقت شروع اوج گيری انقلاب اسلامی بود. تعداد زيادی از روحانيون مشهور و مبارز به شهرهای مختلف تبعيد شدند. اين عمل رژيم ، باعث گسترش انقلاب و ابلاغ پيام آن در مناطق مختلف كشور گرديد.

امام (ره ) در اولين موضع گيری در زمينه ی قيام نوزدهم دی 1356 ه ش ‍ مردم قم ، طی سخنرانی تند و بسيار مهم و هوشيارانه در مسجد شيخ انصاری نجف اشرف ، به شخص شاه و رژيم سلطنتی پهلوی و اعمال و اقدامات ضد دينی - اسلامی و سياست های مخرب دولت حمله كرد و برای چندمين بار، شخص شاه را كانون توطئه ها و مسئول اصلی تمام جنايات معرفی نمود.

در اين موضع گيری ، امام (ره ) به طور مفصل اعمال خاينانه ی رژيم سلطنتی پهلوی را شرح داد و اوضاع محنت بار حاكم بر ارتش ، دانشگاه و مجلس را بر شمرد و در خاتمه ، مردم مبارز و انقلابی ايران را به حفظ هوشياری و بيداری و گروه های انقلابی را به وحدت و مقاومت در برابر اعمال ضد اسلامی - انسانی حكومت پهلوی دعوت كرد:

ملت ايران را بايد ما از آن تشكر كنيم . ملت بيداری است ، ملت هوشيار و مقاومی است در مقابل ظلم . در عين حالی كه اين همه ظلم می بيند، اين همه كشته می دهد، در عين حال ، مقاومت می كند ايستادگی می كند. و اين ايستادگی به نتيجه خواهد رسيد. (315)

امام (ره ) در پيامی كه بعد از اين فاجعه خطاب به ملت ايران فرستاد، ابتدا از تمامی گروه های مردمی از جمله روحانيان مبارز و انقلابی ايران ، دانشگاهيان و ملت ايران به دليل ايستادگی و مقاومت در اوج اختناق و فشار در برابر سياست های ضد اسلامی رژيم و حمايت از اسلام و دين ، تشكر و قدردانی كرد و قيام مردم قم را امتداد نهضت 15 خرداد قلمداد كرد و افزود:

نهضت اخير (قيام 19 دی قم ) كه پرتوی از نهضت 15 خرداد است و شعاعش در سراسر كشور نور افكنده ، خود كوبندگی خاصی دارد كه شاه را از خود بيخود كرده و او را و دارودسته چاقوكشش را به تلاش مذبوحانه واداشته ، جنايات 29 محرم امسال نقطه عطفی است به جنايات شاهانه دوازده محرم آن سال . شاه خواست ضرب شستی به ملت مسلمان نشان دهد. (316)

در اين موضع گيری ، امام (ره ) راهبرد تظاهرات مردم و تعطيلی سراسری در اعتراض به جنايات رژيم را به معنای سلب مشروعيت مردمی رژيم و در نتيجه خلع شاه از سلطنت دانستند:
شاه می خواهد ثابت كند كه نوكری او تحكيم شده ؛ و ملت نبايد گمان كند (او) از پشتيبانی اجانب برخوردار نيست ؛ ولی ملت با تظاهرات عمومی و تعطيل سرتاسری دامنه دار و اظهار تنفر، بار ديگر ثابت كرد كه او را نمی خواهد و از او و خاندانش بيزار است ؛ و اين رفراندوم طبيعی سرتاسری در حقيقت خلع او از سلطنت غاصبانه جابرانه است . (317)

ايشان اعلام كردند كه شاه با غصب سلطنت از طريق غير قانونی و انتصاب از طرف اجانب و اعمال حاكميت ظالمانه و جابرانه بر مردم ايران ، بالاجبار بايد از سلطنت خلع گردد.

امام (ره ) با برشمردن سياست های ضد اسلامی - انسانی رژيم پهلوی ، به تظاهرات و مبارزات مردم ارج نهادند و به ملت و مردم ايران و مبارزان انقلابی اعلام نمودند كه بايد هدف اصلی را تا ساقط كردن سلطنت پهلوی دنبال نمايند:

به ملت شريف ايران مژده می دهم كه رژيم جائرانه شاه نفسهای آخرش ‍ را می كشد، و اين قتل عامهای بی رحمانه ، نشانه وحشتزدگی و حركاتی مذبوحانه است . مضحك و بسيار رسوا، اين مانورهای وقيحانه و بچگانه است كه پس از داغ باطله از طرف عموم ملت خوردن ، به راه انداخته اند... من به ملت ايران با اين بيداری و هوشياری و با اين روحيه قوی و شجاعت بی مانند نويد پيروزی می دهم ؛

پيروزی تواءم با سربلندی و افتخار؛ پيروزی تواءم با استقلال و آزادی ؛ پيروزی تواءم با قطع ايادی اجانب و چپاولگران ؛ پيروزی با برچيده شدن بساط ستمگران و انقراض دودمان سياه روی پهلوی . (318)

در خاتمه ، امام (ره ) باز هم ضمن تاءكيد بر لزوم حفظ و وحدت و پرهيز از اختلافات و جناح بندی گروه ها و اقشار انقلابی ، به گروه ها و اشخاصی كه هدف خود را مبارزه عليه رژيم پهلوی و وادار كردن آن نظام به عمل و حركت در چارچوب قانون اساسی قرار داده بودند، هشدار داد و صميمانه از ملت انقلابی و مسلمان ايران خواست كه هدف و مقصد اصلی خود را طرد و ساقط كردن حكومت و سلطنت پهلوی از مقدرات كشور قرار دهند:

من با كمال تواضع دست خود را به سوی ملت نجيب ايران دراز می كنم ؛ از روحانيون عظيم الشاءن تا خطبای ارجمند، از جوانان محترم حوزه های علميه تا دانشجويان دانشگاهها، از بازاريان محترم تا كارگران و دهقانان و جناحها و طبقات محترم داخل و خارج كشور - ايدهم الله تعالی - و از همه صميمانه و با عرض تشكر خواستارم كه پيوستگی و وحدت كلمه خود را حفظ و از مناقشات تفرقه اند از احتراز نمايند، و با صدای واحد و ندای همگانی در راه استقلال كشور و قطع آبادی از اجانب و عمال وابسته ی آنها كوشش كند... و به آنها كه از چهارچوب قانون اساسی دم می زنند، تذكر اكيد دهند كه با اين كلمه صحه به رژيم سلطنتی فاسد موجود نگذارند كه تا اين دودمان فاسد بر مقدرات كشور حكومت می كنند، ملت ايران نه از اسلام بهره مند می شوند و نه از آزادی و استقلال كشور خبری است . (319)

امام (ره ) علاوه بر موضع گيری های ياد شده ، برای ابراز انزجار بيشتر خود از نظام سلطنتی پهلوی و نشان دادن عزم راسخ و جديت خود در ادامه ی مبارزه و اثبات اهميت موضوع ، درس های حوزوی خود را به مدت يك هفته تعطيل كردند و حتی نماز جماعت را نيز تعطيل نمودند تا رژيم پهلوی به اهميت مسئله پی ببرد و مردم به تلاش و مجاهدت بيشتر راغب شوند.

بعد از گذشت چهل روز از فاجعه ی نوزدهم دی 1356 ه ش قم ، ماجرای تبريز پيش آمد. به مناسبت چهلم شهدای قم ، مجالس ترحيمی در 29 بهمن 1356 ه ش در تبريز برگزار گرديد كه منجر به درگيری با نيروهای نظامی و امنيتی رژيم و كشتار مردم شد. ديگر برای مردم ثابت شده بود كه ضربه زدن به رژيم امكان پذير است و می توان حتی آن را ساقط كرد، زيرا مردم در چند ساعت ، تمامی مناطق منظور نظر خودشان را منهدم كردند؛ سينماها، دفتر حزب رستاخيز، فرمانداری و استانداری را خراب كرده و آتش زدند.

امام (ره ) در پيامی كه خطاب به مردم تبريز و به مناسبت حوادث خونين آن شهر فرستادند، ضمن عرض تسليت به اهالی تبريز و ابراز هم دردی با خانواده های شهدا و مجروحين ، به رژيم شاه ، به دليل وابستگی های همه جانبه اش به استعمارگران و در راءس آنها امريكا و جنايات پی در پی اش ، حملات شديد كردند:

مردكی نجات دهنده كشور است كه مخازن بزرگ ثروت اين ملت مظلوم را دو دستی تقديم اجانب نموده ، و آن پول ناچيز را كه می گيرد تقديم می كند و در مقابل ، آهن پاره هايی می گيرد كه هيچ دردی از ملت دوا نمی كند! آن شخصی نجات دهنده است كه با مصونيت دادن اتباع اجانب ، كشور را از حيثيت ساقط و به شكل مستعمره عقب افتاده در آورده است ! مردكی حافظ آزادی ملت است كه در سرتاسر، احدی را حق يك كلمه حق گويی و انتقاد نمی دهد و پليس ننگينش بر سر اين ملت مظلوم سايه افكنده ! شاهی عدالت گستر است كه در هر چند گاهی ، با قتل عام ، ملتی را به عزا می نشاند. (320)

نكته ی مهم در اين پيام ، صراحت در پيش بينی آينده ی نهضت اسلامی و مبارزات مردم ايران و قاطعيت موضع گيری در برابر حاكميت امريكايی و غير قانونی شاه و اعلام تصميم به تغيير نظام سياسی پهلوی و متعاقب آن وقوع حوادث در فاصله های كوتاه و تحقق اين پيش بينی است :

... من به شما اهالی معظم آذربايجان نويد می دهم ، نويد پيروزی نهايی ، شما آذربايجانيان غيور بوديد كه در صدر مشروطيت برای كوبيدن استبداد و خاتمه دادن به خودكامگی و خودسری سلاطين جور بپا خواستيد و فداكاری كرديد. استبداد محمد رضا خان پهلوی و پدر رو سياهش روی سلاطين مستبد را سفيد كرد...

با خواست خداوند قهار، اكنون در تمام كشور، صداهای ضد شاهی و ضد رژيمی بلند است ، و بلندتر خواهد شد؛ و پرچم اسلام بر دوش روحانيون ارجمند، برای انتقام از اين ضحاك زمان به اهتزاز خواهد درآمد؛ و ملت اسلام - يكدل و يك جهت - به پاس از مكتب حيات بخش قرآن ، آثار اين رژيم ضد اسلامی و مروج زرتشتی را محو خواهد كرد. اليس الصبح بقريب ؟!

... امروز شعارها در كوچه و برزن هر شهر و هر ده ، مرگ بر شاه است و هر چه عمال كثيف كوشش می كنند كه جنايات را از مركز اصلی كه شاه است منحرف و به دولت يا ماءموران متوجه كنند، كسی نيست كه باور كند. (321)

به غير از اين پيام ، امام (ره ) در اعلاميه ای ، ضمن اعلام عزای عمومی در چهلم شهدای تبريز، با دعوت مردم به حفظ وحدت و يكپارچگی در راه مبارزه با رژيم ، برای چندمين بار، مسئله لزوم تلاش برای سرنگون كردن سلطنت دودمان پهلوی را اصل و محور اصلی مبارزه ی مردم دانستند:

كشتار بی رحمانه قم ، ايران را به هيجان در آورد و تبريز عزيز را به قيام همگانی مردانه در قبال ظلم و بيدادگری كشاند، و كشتار دسته جمعی تبريز، ملت غيور ايران را چنان تكان داد كه در آستانه انفجار است . انفجاری كه دست اجانب را به خواست خدای متعال برای هميشه قطع كند؛ انفجاری كه انتقام مظلومان را از شاه بگيرد و دودمان سياه روی پهلوی را برای هميشه از تاريخ ايران محو كند و اين ننگ را از صفحه آن بزدايد. (322)

امام (ره ) به مناسبت فاجعه ی شهرهای يزد، جهرم و اهواز كه در پی برگزاری مجالس بزرگداشت چهلم شهدای تبريز و درگيری ماءمورين رژيم با مردم آن شهرها، به مقتول و مجروح شدن عده ای بی گناه انجاميده بود، اعلاميه ای به ملت ايران و مردم شهرهای ياد شده ارسال كرد.

ايشان در اين پيام ، در موضع گيری صريح و شديداللحن ، اهداف نهايی نهضت و انقلاب اسلامی را اعلام كرد و بر اساس آن ، مردم را برای تحقق آن اهداف عاليه به قيام هدايت و راهنمايی نمود و هر لحظه و در هر مرحله رژيم سلطنتی پهلوی را يك پله به طرف سقوط و نابودی سوق داد.

امام (ره ) با اين مواضع خود، به نهضت اسلامی ، چهره ای همگانی و مردمی بخشيد و راه و روش مبارزه و تداوم و استمرار آن را ترسيم نمود و به مبارزات مردم سمت و سو و محتوا بخشيد:

اهالی ايران از شرق و غرب و از شمال تا جنوب كه يكپارچه از شاه متفرقند ايرانی نيستند! (در منطق رژيم )، اينان همگی به صورت قاچاق وارد ايران شده اند! در اين منطق ، ايرانی خلاصه می شود در شاه و دارودسته اش و از مستشاران و كارمندان امريكايی و انگليسی و روسی و صهيونيستی ؛ غارتگران بين المللی كه اقتصاد ايران را قبضه كرده اند.

ما كه با اين منطقها رو به رو هستيم به خواست خداوند تعالی تا برچيده شدن بساط ارتجاعی شاهنشاهی و بر پا كردن حكومت عدالت گستر اسلامی دست از مبارزه بر نمی داريم تا حكومت دموكراسی به معنی واقعی جايگزين ديكتاتوريها و خون ريزيها شود. (323)

امام (ره ) هم چنين در اين پيام ، درباره ی اقدام رژيم در تغيير تاريخ اسلامی به تاريخ زردشتی و تلاش رژيم در رواج دادن و عملی كردن نظريه جدايی دين از سياست و حكومت ، سلب آزادی های قانونی مردم و اختناق همه جانبه ، قاطعانه موضع گيری كردند و به مبارزان نهضت اسلامی بار ديگر اين نويد را دادند كه ايران به زودی شاهد انفجار عظيمی عليه رژيم پهلوی خواهد بود.

ه . نگاهی اجمالی به مواضع امام (ره ) درسال 1357

امام (ره ) بعد از اين كه با استفاده از مواضع دينی و سياسی خود مردم و روحانيان را با نهضت اسلامی و ضد استبدادی و استعماری همراه و همگام كردند از اوايل دهه ی پنجاه در موضع سياسی خويش تلاش نمودند مردم را به صحنه ی رويارويی مستقيم و علنی با نظام سياسی پهلوی بكشانند.

به همين دليل در مواضعی كه در آن دوره در برابر نظام سياسی پهلوی اتخاذ می نمودند، يكی از مواردی كه بر آن تاءكيد و درباره ی آن به مردم سفارش ‍ می كردند اين بود كه بايد از فرصت های به دست آمده ، نهايت استفاده را ببرند و با هوشياری كامل به رژيم ، ضربه های مهلكی وارد آوردند.

از سال 1356 ه ش می بينيم كه مردم نيز بر اساس الهام از مواضع انقلابی و سياسی امام (ره ) و احساس تكليف شرعی و وظيفه ی دينی خود، تصميم می گيرند تكليف خود را با رژيم پهلوی معلوم كنند. در حركات انقلابی مردم در قم ، تبريز، يزد، تهران ، جهرم و ساير شهرهای ايران ، شخص امام خمينی (ره ) در نقش رهبر انقلاب در جهت دهی و هدايت مردمی نقش بسيار مؤ ثری را ايفا نمودند.

تحليل های عميق و واقع بينانه و در عين حال قاطع امام (ره ) كه برای همه ی مردم قابل درك بود و نيز قاطعيت و سازش ‍ ناپذيری ايشان در مواضع و تصميمات خود، باعث شد كه امام خمينی به منزله ی رهبر بی بديل انقلاب اسلامی ايران ، مورد قبول همگان قرار گيرد و موضع ايشان در ميان مردم نافذتر گردد و اكثريت نيروهای مردمی ، رهبری ايشان را بپذيرند. بنابراين امام (ره ) به منزله ی رهبر و مرجعی انقلابی و بلامنازع شناخته شد.

در ارديبهشت 1357 ه ش ، امام (ره ) در مصاحبه ای كه با روزنامه ی لوموند انجام دادند، در موضع گيری صريح ، رژيم شاهنشاهی پهلوی را ملغی اعلام نمودند و هدف اصلی نهضت را تشكيل حكومت اسلام ذكر كردند:

كمال مطلوب ما ايجاد يك حكومت اسلامی است ، مع ذالك خواست اوليه ما سرنگون ساختن اين رژيم مستبد است . در يك مرحله ابتدايی بايستی قدرتی به وجود آورد كه پاسخگوی احتياجات اساسی مردم باشد. (324)

امام خمينی (ره ) به مناسبت سال روز قيام 15 خرداد 1342 ه ش ، در دهم خرداد 1357 ه ش در شهر نجف اشرف ، طی سخنرانی طولانی و با حمله به شاه و ادعاهای وی درباره ی اعطای آزادی و ايجاد فضای باز سياسی و حركت به طرف دروازه ی تمدن بزرگ ، نظام سياسی پهلوی و دست اندركاران آن را بدتر از چنگيز و مغولان معرفی كرد و ضمن هشدار به ارتش درباره ی حمايت از رژيم ضد مردمی پهلوی ، تمامی هرج و مرج ها و جنايات روی داده را متوجه شخص شاه نمود و وی را مجرم اصلی قلمداد كرد:

البته در اين ها، در بين اين جناحهای - به اصطلاح - سياسی گاهی هم اشخاصی پيدا می شوند و بعيد هم نيست كه خود دارودسته آنها باشند و مطلب را می خواهند منحرف كنند از مجرم اصلی به اين پايينها، به دولت مثلا. آنها الآن از خدا می خواهند كه انسان هر چه می گويد، از دولت بگويد! اعليحضرت را كنار بگذارند، مجرم اساسی و اصلی را كنار بگذارند هر چه می خواهند از دولت بگويند. (325)

وی در ادامه ی اين سخنرانی ، ضمن رد هر نوع آشتی و سازش با حاكميت پهلوی ، هر نوع سكوت در برابر جنايات عمال پهلوی را خيانت به نهضت اعلام كرد و به اين ترتيب هر نوع سازش كاری و پيمودن راه های مسالمت آميز با رژيم را به شدت محكوم نمود:

نبايد ايران ساكت بماند، ايران روابط بايد داشته باشد بين احزاب ، لشكری ها و روحانيون . همه بايد با هم روابط داشته باشند و نقشه بكشند و برای زوال اين آدم ، ملت اسلام و ملت ايران با اين آدم آشتی نخواهند كرد. اگر بگويد آشتی ، اين خائن است ... راه آشتی نمانده است . (326)

امام (ره ) در اين مرحله ، قيام عليه رژيم پهلوی و تلاش برای ساقط كردن آن را يك تكليف و از اهم واجبات شمردند و مردم را مكلف نمودند كه به نحو و شيوه ای بايد نظام شاهنشاهی پهلوی را ساقط كنند، حتی اگر لازم باشد با قيام مسلحانه :

ما همه مكلفيم كه بر ضد اين قيام كنيم . قيام قلمی ، قيام قولی ، هر وقت هم شد قيام به سلاح . هر وقت پيدا كرديم ، اول كسی كه سلاح را به دوشش ‍ بگيرد خود منم اگر توانستيم ، هر وقت هم نتوانستيم ، حرف می زنيم ، صحبت می كنيم . (327)

در خاتمه ی اين سخنرانی ، امام (ره ) بار ديگر تنها مسئوليت همگان را تلاش ‍ برای از ميان برداشتن شاه عنوان كردند. امام (ره ) شاه نبايد باشد را شعار ملی طرح نمود و همه ی مسائل را موكول به خلع و كناره گيری شاه از قدرت نمود و تصريح كرد:

الآن تكليف همه ما مسلمين ، وحدت كلمه و اول كلام اينكه اين (شاه ) نباشد، بعد خودمان درست می كنيم . در راءس همه كلمات كه همه متفق الكلمه بايد باشند و اگر كسی تخلف كند، به اسلام خيانت كرده ، اين است كه اين نبايد باشد. (328)

امام (ره ) در آن وضعيت حساس و برای جلوگيری از خونريزی بيشتر رژيم و برای زنده نگاه داشتن قيام 15 خرداد 1342 ه ش ، فراخوانی عمومی تدارك ديدند و آن اين بود كه در 15 خرداد 1357 مردم از خانه بيرون نيايند و با مقاومت منفی خود به مبارزه با رژيم ادامه دهند:

15خرداد را بايد حفظش كنند. می توانند، با جار و جنجال و هياهو و تظاهرات ؛ (اگر) نمی توانند، با مقاومت منفی و بيرون نيامدن از منازل . اگر می بينيد كه اينها مثل گرگ به جان مردم افتاده اند و جوانهای آنها را می خواهند بكشند، در منازل بمانند؛ يك روز - تنفرا از اين رژيم و از اين آدم - اعتراضا بر اين آدم - در منزل بمانند؛ اگر (هم ) می توانند، تظاهر كنند. (329)

و. فاجعه ی سينما ركس آبادان و موضع امام (ره)

در 28 مرداد 1357 ه ش ، فاجعه ی آتش گرفتن سينما ركس آبادان روی داد و در اثر آتش سوزی داخل سينما و بسته بودن درهای خروجی ، تعدادی از مردم بی گناه در آتش سوختند. هدف رژيم از ايجاد اين فاجعه ، متهم كردن مخالفين به حمله به سينماها و معرفی كردن ، مبارزه و قيام عمومی مردم مسلمان ايران به منزله ی حركتی ارتجاعی بود؛ ولی اين كار از قبل طراحی شده بود.

چون اگر گروه های مخالف در آن زمان جايی را منفجر می كردند، رژيم يا به هيچ عنوان آن را اعلام نمی كرد و يا فقط چند خطی در روزنامه ها می نوشتند و در راديو و تلويزيون به هيچ وجه مطرح نمی كردند. (330)

در جريان اين فاجعه ، تلويزيون برنامه ی عادی خود را قطع كرد و به طور كاملا غير معمول گفت : هم اكنون اين خبر به دست ما رسيد. اين كار غير معمول و اعلام عزای عمومی تا حد زيادی در ميان مردم جامعه ايجاد شك و ترديد كرد.

امام (ره ) با ارسال اعلاميه ای ، موضع خود را در زمينه ی ايجاد اعلام كرد. ايشان با برقراری ارتباط منطقی بين حوادث قبل از آن ، از جمله مصاحبه ی محمد رضا پهلوی و اعلام ترس از ايجاد وحشت بزرگ به وسيله ارتجاع سياه ، اين فاجعه را كار سران دولت و نظام سياسی پهلوی دانستند:

آتش را به طور كمربند در سراسر سينما افروختن و بعد توسط ماءمورين درهای آن را قفل كردن ، كار اشخاص غير مسلط بر اوضاع نيست . گفتار شاه كه : تظاهر كنندگان مخالف من ، وحشت بزرگ را وعده می دهند؛ و تكرار آن پس از واقعه كه : اين همان وعده بوده است ، شاهد ديگری بر توطئه است ؛ و نه اينكه واقعا شاه يك غيبگوی بزرگ است ...

قراين نشان می دهد كه قضيه دلخراش آبادان چون كشتار ساير شهرهای ايران از يك منشاء به وجود آمده است . آيا از اين جنايات كسی جز شاه و بستگانش اميد نفعی داشته اند؟... اين مصيبت دلخراش برای شاه ، شاهكار بزرگی است تا به تبليغات وسيعی در داخل و خارج دست زند. (331)

امام (ره ) در پايان اين موضع گيری افشاگرانه ، با دعوت مردم به حفظ وحدت و هوشياری در برابر اين گونه توطئه های رژيم ، درباره ی سو استفاده ی نظام از اين گونه امور و حوادث اعلام خطر كرد.
رژيم پهلوی به دنبال رسوايی در فاجعه ی سينما ركس آبادان ، در اوايل شهريور 1357 ه ش جمشيد آموزگار را عزل و شريف امامی را به جای وی به نخست وزيری منصوب كرد.

شريف امامی برنامه ی اصلی كابينه ی خود را آشتی ملی و احترام به روحانيت عنوان كرد و به دنبال آن ، زندانيان سياسی آزاد شدند و تاريخ شاهنشاهی به تاريخ رسمی هجری شمسی برگردانده شد.

امام (ره ) وقتی از مهره چينی جديد رژيم و شعارهايی كه تحت عنوان برنامه ی دولت جديد تبليغ می شد، احساس كرد كه بر اثر اين سياست های رياكارانه ی رژيم ، روحانيان و مردم انقلابی ايران در مبارزه دچار رخوت و سستی و نرمش می شوند و كم كم نهضت و انقلاب اسلامی از جنب و جوش لازم باز می ماند و حكومت به اهداف خود در متوقف كردن روند پيشرفت انقلاب موفق می گردد؛ از اين روی در پيامی كه به اين مناسبت به ملت ايران و روحانيان مبارز فرستاد، با برملا كردن اين توطئه رژيم و رد كردن هر نوع سازش و آشتی با نظام سياسی ، به مردم هشدار داد كه خواست نهضت اسلامی و مردم انقلابی ايران تغيير كابينه و دولت نيست ، بلكه آنان زوال و نابودی سلطنت پهلوی و شخص شاه را به عنوان مجرم اصلی خواستاريد:

خواست ملت را بايد از تظاهراتی كه در اين چند ماهه می شود به دست آورد. عموم مردم در تظاهرات خود می گويند: ما شاه و سلسله پهلوی را نمی خواهيم . خواست ملت اين است ، نه وعده پوچ احترام به علما و نه بستن موقت قمارخانه ها...

ملت ايران بداند كه در لب پرتگاهی است كه با اندك غفلت سقوط می كند، و تمام زحمات و رنجهای چندين ساله او پايمال می شود و تا آخر روی سعادت را نخواهد ديد، و در نزد خدای تعالی مسئول است . لازم است نهضت شريف اسلامی خود را تا برچيده شدن رژيم ظالمانه و قلدری ادامه دهيد؛ و به وعده های پوچ دولت غير قانونی توجه نكنيد توجه نكنيد، و از اختلاف در اين موقع حساس احتراز كنيد. (332)

ز. فاجعه ی 17 شهريور 1357 و مواضع امام (ره)

چند روز بعد از فاجعه ی سينما ركس آبادان و در اوايل آغاز به كار دولت شريف امامی ، موج عظيم حركت مردمی سراسر كشور را فرا گرفت . صبح روز عيد فطر (سيزدهم شهريور) يك ميليون نفر در تهران و توده های گسترده ای از مردم در شهرهای ديگر در خيابان ها به راه افتادند.

در تهران، مردم بعد از برگزاری با شكوه نماز عيد فطر در قيطريه به امامت شهيد حجت الاسلام مفتح ، دست به راهپيمايی آرام زدند و جو خفقان و ارعاب و اختناق را در هم شكستند. همين تظاهرات به ظاهر مسالمت آميز بود كه رژيم را بهت زده و درمانده ساخت و به جای آن كه بيدار كند، ديوانه كرد. (333)

راه پيمايی روز عيد فطر مقدمه ای برای تظاهرات بعدی ، يعنی شانزدهم شهريور 1357 ه ش بود. در اين روز، بار ديگر هزاران نفر از مردم تهران در خيابان های مركزی شهر پياده روی كردند.
امام (ره ) در پيامی كه به مناسبت عيد فطر برای ملت ايران فرستاد، ضمن حمايت از اين حركت و اعلام تشكر از مردم و نيروهای ارتشی و نظامی ، توده های ميليونی مردم را اين چنين خطاب قرار داد:

ملت عظيم الشاءن ايران ! نهضت خود را ادامه داده و هرگز سستی به خود راه ندهيد، كه نمی دهيد. مطمئن باشيد - به اميد خدا - پيروزی و سرافرازی نزديك است . پس از ماه رمضان گمان نشود كه تكليف الهی فرقی كرده است ؛ تظاهرات كوبنده برای رسيدن به هدف اسلامی ، عبادتی است كه روزها و يا ماهها را در آن اثری نيست ؛ چرا كه هدف نجات ملت است ، اجرای عدالت اسلامی و برقراری حكومت الهی بر پايه محكم عدل است . (334)

جمعه هفدهم شهريور 1357 ه ش ، جمعيت زيادی از مردم تهران راه پيمايی كردند و از نقاط مختلف شهر به سمت ميدان شهدا (ژاله ) روانه شدند. در ساعت 7 صبح ، از راديو حكومت نظامی اعلام شد؛ ولی مردم اعتنايی نكردند و با شعارهايی به مراتب كوبنده تر از گذشته ، عليه شاه و رژيم پهلوی تظاهرات كردند. شعارهايی كه مردم می دادند از اين قرار بود:

زنده باد خمينی ، مرگ بر شاه .

نهضت ما حسينی است ، رهبر ما خمينی است .
پنجاه سال حكومت ، پنجاه سال خيانت .

نيروهای نظامی و امنيت رژيم بعد از دادن چند اخطار برای متفرق شدن مردم ، از زمين و هوا آنان را هدف رگبار مسلسل قرار دادند. در اين واقعه تعدادی كشته و زخمی شدند. هم زمان با وقايع جمعه ی سياه در تهران ، وقايعی در شهرهای ديگر نيز روی داد كه منجر به برخوردهای خونين گرديد. كشتار جمعه ی سياه دنيا را تكان داد.

جمعه ی سياه كه به وسيله رژيم و حكومت نظامی آن به وجود آمد، باعث شد كه اعتراض عمومی مردم ايران به يك انقلاب ملی اعتلا يابد.

بعد از وقايع جمعه ی سياه ، انتظار عمومی در بين مخالفان رژيم ، اقدام به مقاومت مسلحانه و درگيری مستقيم و در واقع عكس العمل مشابه و اعلام جهاد بود. شواهد و دلايل كافی نيز وجود داشت كه نشان دهنده ی آن بود كه رژيم پهلوی هم مترصد فرصتی است كه نهضت اسلامی مردم ايران به رهبری روحانيان و امام خمينی (ره ) را به ميدان نبرد مسلحانه بكشاند تا بتواند با يك قتل عام دامنه دار به خيال خود، كار را تمام كند. (335)

اما امام خمينی (ره ) در مقام رهبری انقلاب اسلامی مردم ايران ، با درايت و موضع گيری آگاهانه و منطقی ، اين بار نيز توطئه ی حكومت پهلوی را نقش ‍ بر آب كرد و از غلتاندن نهضت به قتلگاه امتناع كرد.

به اين ترتيب ، امام (ره ) نهضت اسلامی را در جبهه ی دلخواه رژيم و با جنگ افزار و ابزار منتخب نظام ، به جنگ رژيم نرفت و به جای اين كه دست و پای آهنين حكومت را در معرض حمله قرار دهد و جبهه ی جنگ را در جايی گشود كه رژيم انتظار آن را نداشت ، اين يعنی درخواست از مردم ، انقلابيون ، كاركنان و كارگران و كارخانه ها و ادارات دولتی برای پيوستن به جنگ اعتصاب و برقراری اعتصابات عمومی و سراسری .

امام (ره ) در پيامی كه به مناسبت كشتار هفدهم شهريور به ملت مسلمان و مبارزه ايران فرستاد، اعلام حكومت نظامی در تهران را جرمی قلمداد مرد كه بايد دستور دهنده ی آن به منزله ی مجرم مجازات گردد و كشتار مردم بی گناه ايران را به شدت محكوم نمود و به مردم مبارز ايران ايران اطمينان داد كه با وجود روحيه ی بيداری و قيام و حضور آنان در صحنه های مختلف ، ديگر رژيم پهلوی ساقط شدنی و رفتنی است :

شما ای ملت محترم ايران ، كه تصميم گرفته ايد خود را از شر رژيم شاه خلاص گردانيد و در رفراندومی كه در سه و چهارم شوال در برابر ناظران سراسر جهان انجام داديد به دنيا نشان داديد كه رژيم شاه جايی برای خود در ايران ندارد؛ چنان چه در روزنامه های خارجی هم منعكس گرديد. مطمئن باشيد كه هيچ قدرتی نمی تواند با شما كه بيداريد و به پا خواسته ايد رو به رو شود. (336)

به دنبال اين پيام ، امام (ره ) موضع اصلی خود را در برابر اقدامات سركوبگرانه ی رژيم در هفدهم شهريور اتخاذ كردند. بر اساس اين موضع گيری جديد، ايشان ضمن نزديك خواندن سرنگونی رژيم ، به مردم اعلام كردند كه كار و كسب و مشاغل خود را تعطيل و اعتصاب نمايند و با استفاده از اعتصاب ، مبارزه را ادامه دهند:

اما فرج و پيروزی حق بر باطل ، از آن نزديكتر است . و از اين پس جا دارد كه همه كارهای خود را تعطيل كنيم - نه برای هميشه - كه به همين زودی ظالم جبار سرنگون می شود. در باز كردن مغازه ها و كارخانه ها عجله نكنيد. در تقويت روحيه و ايمان كسانی كه ضعيفند بكوشيد كه روزی دست خداست . چند روز تعطيل كسب و كار برای رضای خدا كسی را از گرسنگی نمی كشد. عزت و ثروت دست خداست . از مرگ نترسيد كه حيات و ممات به دست خداست . تعطيل را ادامه دهيد كه فرج نزديك است . (337)

ح . مواضع امام (ره ) در پاريس نسبت به عملكرد رژيم پهلوی  

با تداوم و گسترش قيام عمومی ايران به رهبری امام خمينی (ره ) و نگرانی رژيم از تعميق روابط امام و مردم به واسطه ی ارسال نوارها، اعلاميه ها و مواضع امام (ره) از نجف به ايران و در پی روند تند و پر شتاب انقلاب ، رژيم پهلوی تصميم گرفت امام (ره ) را از عراق خارج كند. امام (ره ) عازم كويت شدند؛ ولی دولت كويت از پذيرفتن امام خودداری كرد و امام تصميم گرفتند راهی فرانسه شوند.

امام (ره ) در پيامی كه به هنگام حركت به طرف فرانسه خطاب به ملت ايران فرستاد، به مجبور بودن خود در ترك عراق و حركت به طرف فرانسه اشاره كرد و گفت :

پيش من مكان معينی مطرح نيست ؛ عمل به تكليف الهی مطرح است ، مصالح عاليه اسلام و مسلمين مطرح است . ما و شما امروز كه نهضت اسلامی به مرتبه بسيار حساس رسيده است مسئول هستيم ؛ اسلام از ما انتظار دارد. (338)

امام (ره ) در مدتی كه در پاريس اقامت داشتند، علاوه بر موضع گيری در مقابل اقدامات رژيم پهلوی برای جلوگيری از به ثمر رسيدن انقلاب اسلامی ، تلاش وسيعی آغاز كردند تا ابعاد مختلف انقلاب اسلامی ، اهداف ، مبانی و ويژگی های مبارزات ملت ايران را با استفاده از ابزار و وسايل ارتباط جمعی و رسانه های گروهی جهان غرب و از طريق برگزاری مصاحبه های مختلف مطبوعاتی معرفی نمايند.

در اين مصاحبه های مطبوعاتی ، امام (ره ) در خصوص ماهيت نظام سلطنتی ، اقدامات ، اعمال و سياست های ضد اسلامی - مردمی رژيم پهلوی در طول مدت حاكميت آن ، وابستگی و سرسپردگی رژيم به قدرت های استعماری و در راءس آنها امريكا و اسراييل ، ماهيت و محتوای مبارزات ملت ايران و درخواست های آنان و غيره اظهار نظر كرده است .

يكی از تغييراتی كه در اين دوره در مواضع امام (ره ) ديده می شود، مسئله حكومت اسلامی و تغيير شيوه ی رژيم حكومتی بود. ايشان پيش از رفتن به فرانسه ، در مواضع خود، از حكومت اسلامی و حاكميت ولايت فقيه بحث می كردند؛

اما درباره ی برقراری جمهوری اسلامی سخنی به ميان نمی آوردند، ولی بلافاصله بعد از استقرار در پاريس ، امام (ره ) در مصاحبه ها، اعلاميه ها و موضع گيری های انقلابی و سياسی خود، هدف اصلی نهضت اسلامی مردم ايران را ساقط كردن رژيم سلطنتی پهلوی و برقراری جمهوری اسلامی ذكر كردند. امام (ره ) در مصاحبه ای با راديو و تلويزيون اتريش در دهم آبان ماه 1357 ه ش ، در پاسخ به سؤ الی درباره ی تغييرات و تحولات آينده ی ايران گفت :

با قيام انقلابی ملت ، شاه خواهد رفت و حكومت دموكراسی و جمهوری اسلامی برقراری می شود. در اين جمهوری يك مجلس ملی ، مركب از منتخبين واقعی مردم ، امور مملكت را اداره خواهند كرد. حقوق مردم - خصوصا اقليتهای مذهبی - محترم بوده و رعايت خواهد شد. با احترام متقابل نسبت به كشورهای خارجی عمل می شود. نه به كسی ظلم می كنيم و نه زير بار ظلم می رويم ... با استقرار جمهوری اسلامی ساختمان واقعی و حقيقی كشور شروع خواهد شد. (339)

مسئله ی مهم در انديشه ی سياسی امام (ره ) اين بود كه حكومت اسلامی بر محور ولايت فقيه ، كه به منزله ی يك امر واجب و ضروری پذيرفته شده بود؛ اما نحوه ی تشكيل حكومت اسلامی و شكل آن به خواست و آرای مردم موكول شده بود. يعنی امام (ره ) بر اين نظر بود كه بايد نحوه ی تشكيل حكومت اسلامی را بعد از سرنگونی رژيم پهلوی را به راءی گذاشت ، نه اصل تشكيل حكومت اسلامی را:

سؤ ال : (دنيای غرب شناخت صحيحی از حكومت اسلامی ندارد. خيلی خلاصه رئوس خط مشی يك حكومت اسلامی را توضيح دهيد.)

جواب : حكومت اسلامی حكومتی است بر پايه قوانين اسلامی . در حكومت اسلامی استقلال كامل حفظ می شود. ما خواستار جمهوری اسلامی هستيم . جمهوری ، فرم و شكل و حكومت را تشكيل می دهد و اسلامی ، يعنی محتوای آن فرم ، كه قوانين الهی است . (340)

در سيزدهم آبان 1357 ه ش كه مصادف بود با سال روز تبعيد امام خمينی (ره ) به تركيه ، تظاهرات گسترده ای در دانشگاه تهران با شركت مردم انقلابی برگزار گرديد و نيروهای نظامی و امنيتی رژيم ، اين تظاهرات را به رگبار بستند و عده ای كشته و مجروح شدند. در همين روز، مطبوعات هم به جمع اعتصابيون پيوستند.

امام خمينی (ره ) در پيامی كه به مناسبت كشتار مردم در دانشگاه تهران فرستاد، ضمن محكوم كردن اقدام رژيم در حمله به تظاهرات مردم در سيزدهم آبان ، با ذكر و بيان تذكراتی به ملت انقلابی ايران ، خواسته ها و آرمان های انقلاب اسلامی و وظيفه ی مردم در آن برهه از زمان را اين گونه ترسيم كرد:

اكنون كه ملت ايران بر سر دو راهی مرگ و حيات ، و آزادی و اسارت ، و استقلال ، و استعمار و عدالت اقتصادی و استثمار واقع است ، و در پيشگاه خداوند تعالی و نسل آتيه مسئول است ، بايد تا رسيدن به هدف ، نهضت را هر چه شورانگيزتر ادامه دهد... و به اين مصلحت انديشيهای ماءمورين شاه و امريكا با مشت گره كرده جواب دهد، و به تذكرات زير توجه نمايد:

1- هدف اسلامی ما برچيده شدن رژيم سلطنتی و سرنگونی سلطنت سلسله پهلوی است ، كه غير قانونی و غير شرعی بودن تا آن بر همه روشن است و خيانت و جنايت بی پايان آن روشنتر، و ملت ايران با هر طرحی كه لازمه اش بقای نظام شاهنشاهی و حفظ سلسله پهلوی است ، مخالف است ... نظام حكومتی ايران جمهوری اسلامی است كه حافظ استقلال و دموكراسی است ، و بر اساس موازين و قوانين اسلامی اعلام می شود، و ما اين پيشنهاد را در آتيه نزديك به آرای عمومی رسما مراجعه می كنيم ...

2 - برای رسيدن به اين هدف مقدس لازم است به نهضت اسلامی به همه ابعادش ادامه داد:

الف - ادامه اعتصابات در تمام دستگاههای دولتی و اصلی اعتصاب همان آن است كه در بند اول ذكر شد.

ب - پشتيبانی از اعتصابات كارمندان مؤ سسات دولتی ؛ بخصوص ‍ كارمندان و كارگران شركت نقت و جلوگيری از هدر دادن اين مخزن عظيم و ادامه اعتصابات تا رسيدن به هدف اسلامی . (341)

بعد از كشتار تعدادی از دانش آموزان و مردم و هم چنين تخريب ، انفجار و آتش زدن تعدادی از اماكن و اموال عمومی و خصوصی به وسيله ی عوامل رژيم ، شريف امامی استعفا نمود و شاه ، ارتشبد غلامرضا ازهاری را به نخست وزيری منصوب كرد.

شاه ، همزمان با تشكيل دولت نظامی ازهاری ، طی يك نطق تلويزيونی كه نشان دهنده ی عقب نشينی وی بود و با لحنی آرام و منفعلانه ، به گوشه ای از اشتباهات و فساد موجود اعتراف كرد و روی كار آوردن دولت نظامی جديد را توجيه كرد:

ملت ايران ، صدای انقلاب شما را شنيدم ، در فضای باز سياسی كه از دو سال پيش به تدريج ايجاد شد، شما ملت ايران عليه ظلم و فساد به پا خاستيد. انقلاب ملت ايران نمی تواند مورد تاءييد من به عنوان پادشاه ايران و به عنوان يك فرد ايرانی نباشد. متاءسفانه در كنار اين انقلاب ، دسيسه و سو استفاده ی ديگران از خشم شما، آشوب و هرج و مرج و شورش نيز به بار آورد...

در پی استعفای دولت ، برای جلوگيری از اضمحلال مملكت و از بين رفتن وحدت ملی ، برای جلوگيری از سقوط در هرج و مرج و آشوب و كشتار و به منظور برقراری حكومت قانون و ايجاد نظم و آرامش ، تمام كوشش خود را در تشكيل يك دولت ائتلافی مبذول داشتم و فقط هنگامی كه معلم شد و فقط هنگامی كه معلوم شد كه امكان انجام اين ائتلاف نيست ، به ناچار يك دولت موقت را تعيين كرديم .

من آگاهم كه به نام جلوگيری از آشوب و هرج و مرج اين امكان وجود دارد كه اشتباهات گذشته و فشار و اختناق تكرار شود... اما من به نام پادشاه شما كه سوگند خورده ام كه تماميت ارضی مملكت ، وحدت ملی و مذهب شيعه ای اثنی عشری را حفظ كنم ، بار ديگر در برابر ملت ايران سوگند خود را تكرار می كنم و متعهد می شوم كه خطاهای گذشته و بی قانونی و ظلم و فساد ديگر تكرار نشود، بلكه خطاها از هر جهت نيز جبران می گردد.

متعهد می شوم كه پس از برقراری نظم و آرامش ، در اسرع وقت ، يك دولت ملی برای آزادی های اساسی و انجام انتخابات آزاد تعيين شود تا قانون اساسی كه خون بهای انقلاب مشروطيت است ، به صورت كامل به مرحله ی اجرا در آيد. من نيز پيام انقلاب شما ملت ايران را شنيدم .

شاه تلاش می كرد تا ضمن اعتراف به وجود ظلم و بی عدالتی و بی قانونی و فساد در جامعه و اركان نظام سياسی پهلوی ، آن را محكوم نمايد و خود را نسبت به آن همه جنايت و اعمال ضد اسلامی - ملی بی گناه و بی طرف وانمود كند. او سعی می كرد با اين حربه و ترفند جديد و با استفاده از تبرئه ی خويش ، خود را بار ديگر بر ملت ايران تحميل كند.

امام (ره ) در يك موضع گيری به هنگام و صريح ، ضمن محكوم كردن اين توطئه و خدعه ی جديد رژيم پهلوی و اعلام مجدد اهداف انقلاب اسلامی ، درباره ی تشكيل كابينه ی ازهاری و نطق جديد شاه گفت :

شاه با روی كار آوردن دولت نظامی ، دست به توطئه ديگری زده است ؛ و آن اينكه از طرفی در پيشگاه خدا و ملت عذر تقصير می خواهد و اعتراف به اشتباهات و جنايات خويش در طول سلطنت ننگينش می كند، و از آيات عظام و علمای اسلام و ساير طبقات استمداد می كند، و از طرف ديگر دولت نظامی اش با سركوبی شديد و قتلها و اعزام چماق به دستها و سرنيزه دارها و توپ و تانكها بر ملت مظلوم می تازد، و عزيزان ما با بيش از پيش به خاك و خون می كشد؛ به خيال آن كه با اين نقشه می تواند خودش را از گناه قتل و غارتهای دوران سلطنتش تبرئه نمايد، و با دستگيری ماءموران فاسد خود كه يك عمر عامل خيانتهای او بوده اند، خود را توبه كار معرفی نمايد.

شاه در يك دست چماق و سرنيزه و مسلسل برای سركوبی ملت دارد، و در دست ديگر توبه نامه و اعتراف به خيانتها و جنايتها و عذر تقصير را گرفته است . ملت هوشمند و بيدار ايران ، نه از آن چماق و سرنيزه هراس دارد و نه از اين خدعه و نيرنگ فريب می خورد...

ملت ايران بايد بداند كه اين نطقهای فريبنده برای اغفال مردم فرو نشاندن آتش خشم ملت است ، تا تثبيت مقام كرده و قدرت را باز يابد. (342)

امام (ره ) در اين مرحله در عين حال كه توطئه ها و ترفندهای رژيم پهلوی را برای مقابله با به ثمر رسيدن انقلاب بر ملا كرد و با اعلاميه ها و پيام های خود ابعاد مختلف سياست های شاه را برای مردم فاش می كرد، تلاش ‍ می نمود با دعوت مردم به تشديد هر چه بيشتر اعتصابات و مخالفت ها، رژيم را كاملا ناتوان سازد.

يك ماه از روی كار آمدن دولت نظامی ازهاری سپری نشده بود كه ماه محرم فرا رسيد. ماه محرم فرصت خوبی برای پيشبرد و گسترش انقلاب اسلامی و وارد آوردن ضربه ای كاری به رژيم بود؛ از همين رو، امام (ره ) در پيامی كه به مناسبت شروع ماه محرم صادر كرد، خطوط كلی فعاليت های مردم و انقلابيون را ترسيم كرد:

با حلول ماه محرم ، ماه حماسه و شجاعت و فداكاری آغاز شد؛ ماهی كه خون بر شمشير پيروز شد...

بر عموم ملت بپا خاسته است كه با تمام قدرت ، مخالفت خود را با شاه ، گسترش و ادامه دهند، و او را از سلطه خطرناكش به زير كشند. دولت نظامی ، دولت ياغی و برخلاف قانون و شرع است ، و بر عموم است كه با آن مخالفت كنند، و از اعانت به آن احتراز نمايند، و از دادن ماليات و آنچه به اين دستگاه ظلم و طغيان كمك می كند سرپيچی نمايند، و بر كارمندان و كاركنان شركت نفت است كه از خروج اين ثروت حياتبخش جلوگيری نمايند...

همه و همه ، هم صدا و پشت بر پشت هم به سوی هدف مقدس اسلام ، يعنی برچيده شدن سلسله ستمگر پهلوی و هدم نظام منحط شاهنشاهی و برقراری جمهوری اسلامی مبتنی بر احكام مترقی اسلام ، به پيش ! كه پيروزی از آن ملت بپا خاسته است . (343)

كشتار تعدادی از مردم در اولين شب محرم در سرچشمه ی تهران ، آتش ‍ انقلاب را شعله ور نمود و آن چنان در دستگاه حاكميت به وجود آورد كه دولت ازهاری تظاهرات و عزاداری تاسوعا و عاشورا را با وجود حكومت نظامی ، آزاد اعلام كرد.

راه پيمايی مردم ، شعارهای آنان و كثرت جمعيت بی سابقه بود. در تهران جمعيتی در حدود چهار ميليون نفر با نظمی كامل و بدون كوچك ترين مشكلی به سمت ميدان آزادی به حركت در آمدند. راه پيمايی های تاسوعا و عاشورا آن چنان دنيا را شگفت زده كرد كه غالب تحليل گران سياسی و كارشناسان ايران در كشورهای مختلف ، سقوط شاه را قطعی دانستند. به عبارت ديگر، بعدازظهر عاشورای 1399 هجری قمری (بيستم آذر 1357 ه ش ) رژيم پهلوی و نظام شاهنشاهی سقوط كرد. (344)

پس از تاسوعا و عاشورا بود كه رژيم به بی ثمر بودن دولت نظامی پی برد. در حالی كه ابتكار عمل در دست امام (ره ) و مردم بود و تمامی دستگاه های دولتی ، ادارات و سازمان ها، مدارس ، دانشگاه ها، راديو و تلويزيون و غيره در اعتصاب و تعطيلی بودند، ازهاری از نخست وزيری بركنار شد و شاه ، شاپور بختيار را به نخست وزيری انتخاب كرد.

ط. خروج شاه از ايران و موضع امام (ره)  

بعد از اين انقلاب به اوج خود رسيد و سراسر كشور را فرا گرفت و امكان بقای رژيم سلطنتی پهلوی به طور كلی از بين رفت ، مقدمات فرار شاه آماده شد. شاه و خاندانش بعد از انتخاب بختيار به نخست وزيری ، در 26 دی ماه 1357 ه ش از ايران خارج شدند.

امام (ره ) روز بعد از فرار شاه ، در موضع گيری خود در قبال اين رويداد، خروج شاه از ايران را طليعه ی پيروزی ملت و سرلوحه ی سعادت و دست يابی به آزادی و استقلال دانست و ملت مبارز ايران را به تلاش برای ادامه ی مبارزه تا رسيدن به پيروزی نهايی دعوت كرد و فرار شاه را تنها، مرحله ای از پيروزی اصلی ملت و انقلاب اسلامی قلمداد كرد:

خروج شاه اولين مرحله پيروزی ملت ماست ، و ما مشكلات زيادی در پيش داريم ؛ و ملت ما بايد بداند كه مجرد رفتن شاه ، پيروزی نيست ، بلكه طليعه پيروزی است . و البته اين طليعه را من به ملت ايران تبريك عرض ‍ می كنم . و بايد توجه داشته باشند كه همان طوری كه طليعه پيروزی است ، طليعه خلع سلطه اجانب است ؛ و اين تبريك بيشتر از تبريك رفتن شاه است . (345)

با فرا رسيدن اربعين حسينی و با توجه به فرار شاه و موضع گيری امام (ره ) در آن مورد، مردم برای نشان دادن وحدت و اتحاد خود و تصميم نهايی خود برای ادامه ی مبارزه تا برپايی جمهوری اسلامی ، تظاهرات گسترده ای در تهران برگزار كردند.

امام خمينی (ره ) پس از راه پيمايی مردم ، با ارسال پيامی به ملت ايران ضمن ، اعلام ساقط شدن رژيم پهلوی ، خطاب به ملت ايران تذكراتی بيان كردند كه در آن مواضع جديدی در قبال مجلسين شورای سلطنتی و ارتش ‍ اتخاذ نمودند:

اينجانب با تقديم تشكرات صميمانه به ملت عزيز تذكراتی را لازم می دانم :

1 - اينجانب ان شاءالله تعالی به زودی به شما می پيوندم تا در خدمت شما باشم و با همت شجاعانه شما به رفع مشكلات كوشا بوده و با هم صدا و هم قدم شدن همه اقشار ملت بر فسادها غلبه كمك كنيم ...

2 - به نمايندگان محمد رضا پهلوی كه مجلسين را غصبا اشغال كرده اند اخطار كنيد كه خانه ملت را خالی كنند تا نمايندگان مردم پس از پنجاه سال كه ملت از حق خود محروم بود، به خانه خود بيايند...

3 - بار ديگر به اعضای شورای سلطنتی ، كه شاخه ای است كه از ريشه غير قانونی ، اخطار می شود كه از شورا كناره گيری كنند و بيش از اين با ملت مخالفت نكنند.

4 - بار ديگر به قوای انتظامی و نيروهای زمينی ، هوايی ، دريايی توصيه می شود كه در حفظ انتظامات بكوشند و ملت شريف و بيدار با آنان همكاری كنند. (346)

بالاخره امام (ره ) در دوازدهم بهمن 1357 ه ش وارد فرودگاه مهر آباد شد و از فرودگاه به بهشت زهرا رفت و در آن جا ضمن ترسيم خطوط كلی حركت آينده ی انقلاب اسلامی ، بار ديگر در برابر نهادهای نظام سياسی پهلوی اين گونه موضع گيری نمود:

اين سلطنت از اول امر باطل بود، بلكه اصل رژيم سلطنتی از اول خلاف قوانين و قواعد عقلی و حقوق بشر است ...

مجلس كه بدون راءی و بدون اطلاع و رضايت مردم تعيين شده ، غير قانونی است ...
اين دولت را غير قانونی می دانيم ... ما می گوييم شما غير قانونی هستيد و بايد برويد. (347)

ی . اعلام حكومت نظامی و اقدام امام (ره ) در سرنگونی رژيم پهلوی

بعد از فرار شاه ، ورود امام خمينی (ره ) و پيوستن ارتش به ملت و انقلاب اسلامی ، فرماندار نظامی تهران (سرتيپ رحيمی ) بدون در نظر گرفتن واقعيت های موجود در 21 بهمن 1357 ه ش اعلام حكومت نظامی كرد و مقررات منع عبور و مرور را برقرار ساخت .

امام (ره ) بلافاصله اعلام حكومت نظامی را خدعه و خلاف شرع اعلام كرد و از مردم خواست كه به مقررات منع رفت و آمد توجه نكنند و به خيابان ها بريزند:

اينان با اين برادر كشی می خواهند دست اجانب را در كشور ما باز نگه دارند و چپاولگران را به موضع خود برگردانند. من با آنكه هنوز دستور جهاد مقدس نداده ام و نيز مايلم تا مسالمت حفظ و قضايا موافق آرای ملت و موازين قانون عمل شود، لكن نمی توانم تحمل اين وحشيگريها را بكنم . (348)

بعد از انتشار پيام امام (ره ) و موضع گيری ايشان در مقابل حكومت نظامی ، مردم به خيابان ها ريختند و در 22 بهمن ، بعد از چندين ساعت درگيری و با پاكسازی مراكز حساس نظامی و غير نظامی ، انقلاب اسلامی ايران به رهبری حضرت امام خمينی (ره ) به پيروزی رسيد.

بازدید 2705
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز پژوهشی مبنا است