سه شنبه, 26 فروردين 1393 17:20

نامه(16)

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نامه(16)

وكان يقول عليه السلام

 

لاَصحابه عند الحرب

لاَ تَشْتَدَّنَّ عَلَيْكُمْ فَرَّةٌ بَعْدَهَا كَرَّةٌ وَلاَ جَوْلَةٌ بَعْدَهَا حَمْلَةٌ، وَأَعْطُوا السُّيُوفَ حُقُوقَهَا، وَوَطِّئُوا لِلْجُنُوبِ مَصَارِعَهَا وَاذْمُرُواأَنْفُسَكُمْ عَلَی الطَّعْنِ الْدَّعْسِيِّ وَالضَّرْبِ الطِّلَحْفِيِّ وَأَمِيتُوا الاََْصْوَاتَ فإِنَّهُ أَطْردُ لِلْفَشَلِ، [فـ] والَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَبَرَأَ النَّسَمَةَ، مَا أَسْلَمُوا وَلَكِنِ اسْتَسْلَمُوا، وَأَسَرُّوا الْكُفْرَ، فَلَمَّا وَجَدُوا أَعْوَاناً عَلَيْهِ أَظْهَرُوهُ

ترجمه

از سخنان امام عليه السلام كه همواره هنگام نبرد به اصحابش‏ می‏فرمود. [1]

از عقب‏نشينی‏ هائی كه مقدمه حمله تازه است،و از جولانی كه حمله به پشت‏سردارد ناراحت مشويد!حق شمشيرها را اداء كنيد!و جای در غلطيدن دشمن‏ را مهيا سازيد،خود را برای زدن سخت‏ترين نيزه و محكم‏ترين ضربه شمشير(برپيكر دشمن خونخوار)به هيجان آوريد.صدای خود را در سينه‏ ها خفه كنيد كه اين‏در بيرون راندن سستی،نقش مهمی دارد.سوگند به آن كسی كه دانه را شكافت وانسان را آفريد!دشمنان ما اسلام را نپذيرفته،بلكه ظاهرا تسليم شده‏ اند،و كفر رادر سينه پنهان دارند آنها هنگاميكه ياورانی بر ضد اسلام بيابند آنچه را پنهان ساخته ‏اندآشكار می‏كنند.

توضيحات

[1]مرحوم كلينی در كتاب‏«فروغ كافی‏»جلد 5 صفحه 41(كتاب الجهاد)قسمتهائی از اين سخن را آورده.
قسمت آخر اين سخن را نصر ابن مزاحم در كتاب صفين صفحه 215 ازبكر ابن وائل نقل كرده است:
«بكر بن وائل‏»می‏گويد:در صفين همراه علی بوديم،«عمرو بن عاص‏»پارچه سياه رنگی را بر نيزه كرد.مردم می‏گفتند اين همان پرچمی است كه پيامبر(ص)برای او بست،پيوسته اين مطلب را بازگو می‏كردند تا بگوش علی(ع) رسيد امام فرمود:جريان اين پرچم را می‏دانيد؟ پيامبر(ص)اين پرچم رابيرون آورده،فرمود:چه كسی آنرا و مسئوليتش را بعهده می‏گيرد.؟
عمرو پرسيد مسئوليت مربوط بآن چيست؟پيامبر فرمود:«اينكه بوسيله‏آن هيچ مسلمانی را بقتل نرسانی و از هيچ كافری فرار نكنی‏».
عمرو آنرا گرفت ولی بخدا سوگند آنرا در دست داشت و از مشركان فراركرد و هم امروز بوسيله آن با مسلمانان ميجنگد.
سپس جمله آخر اين سخن را كه از«فو الذي فلق الحبه‏»شروع می‏شودفرمود.
(مصادر نهج البلاغه جلد3 صفحه 231)

بازدید 2708
محتوای بیشتر در این بخش: « نامه(15) نامه(17) »
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز پژوهشی مبنا است