با توجه به چالشهای تربیتی دینی در دنیای معاصر، اعم از شکاف نسلی، ناآگاهی والدین، هجمههای بیرونی و ... این موضوع نیازمند بازاندیشی و تحلیلی دوباره دارد تا بتوان خانوادهها را برای تربیت نسلی آگاه و دیندار آماده کرد. ازاینرو «پژوهشنامة راهبردی امنیت فرهنگی افق مکث» تربیت دینی در خانواده را موضوع شمارة بیستویکم خود قرار داده است تا با استفاده از پژوهشها و نظرات نخبگان و کارشناسان، گامی در مسیر رفع چالشهای تربیت دینی در خانواده و ارائة راهکار و راهبرد عملیاتی برای بهبود و ارتقای آن بردارد.
نتایج نظرسنجی از استادان و کارشناسان تربیتی، روانشناسی و مذهبی نشان داد که گره و پرسش اصلیِ بحث تربیت دینی در خانواده عبارت است از اینکه: «چگونه میتوان از سویی با کمک والدین اثرگذاری رسانهها بر فرزندان را کنترل و از سوی دیگر مسئلة بیتوجهی به اخلاق کاربردی را در جامعه حل کرد؟»
این شماره از افق مکث برای پاسخگویی به پرسش فوق در دو بخش کلی شکل گرفته است:
1. مسئلهشناسی
این بخش دارای دو فصل وضعیتشناسی و فراتحلیل است که بهاختصار به این شرح است:
1.1. وضعیت شناسی: در فصل وضعیتشناسی نخست قوانین و مقررات مرتبط با موضوع تربیت دینی در خانواده، سیاستهای کلی مصوب در نهادهای فرادستی و همچنین قوانین مشابه در کشورهای دیگر بررسی و نقد میشوند. سپس در قسمت آمار و اطلاعات، اطلاعات مرتبط با آسیبهای تربیت دینی، وضعیت آگاهی والدین، دیدگاه جوانان و نوجوانان و نمایی از وضعیت تربیت دینی در خانوادههای در آینة آمار تبیین میشود. در گام بعدی مهمترین نهادهای حاکمیتی که میتوانند در این موضوع اثرگذار باشند ذکر شده و بهاختصار وظایف و اقدامات آنها تحت عنوان نهادها و اقدامات مرور میشود.
1.2. فراتحلیل: فراتحلیل روشی اسنادی و غیرمداخلهای است که یافتههای پژوهشها را در موضوعی مشخص، ترکیب میکند. در فصل دوم گزارشی از پژوهشهای صورتگرفته در موضوع تربیت دینی در خانواده با روش فراتحلیل ارائه میشود.
این فصل نزدیک به 50 منبع پژوهشی را بررسی کرده و یافتههای توصیفی و استنتاجی آنها را با تفکیک راهبردها و یافتههای پژوهشی ارائه میدهد.
2. حل مسئله
پس از بررسی وضعیت موجود از پس آمار و پژوهشهای صورتگرفته، افق مکث میکوشد تا با توجه به وضع موجود راهکارهای نخبگانی را برای بهبود وضع موجود جمعآوری کرده و راهبرد رسیدن به نقطة مطلوب در موضوع را پیشنهاد دهد؛ ازاینرو این بخش از دو فصل شکل گرفته است:
2.1. راهکارهای نخبگانی: در این بخش، نخست عوامل و گره اصلی قانونگریزی که نتیجة نظرسنجی از صاحبنظران تبیین میشود. سپس راهکارهای نخبگانیِ حوزة تربیت در قالب مصاحبه با 9 تن از کارشناسان گردآوری شده و خلاصهراهکارهای هریک از کارشناسان بیان میشود.
2.2. راهبردپردازی: در این فصل با بهرهبردن از اطلاعات وضعیتشناسی، فراتحلیل منابع پژوهشی و مصاحبهها، موانع رسیدن به نقطه مطلوب و راهبردهای پیشنهادی ارائه شدهاند. در این فصل نخست تبیین مسئلة راهبردی شده و شاخصهای تربیتی دینی مطلوب ذکر شده سپس وضعیت فعلی با نگاهی به آینده تبیین کوتاهی میشود و با توجه به آن وارد بحث راهبردپردازی میشود:
راهبرد اصلی
راهبرد اصلی برای ارتقای تربیت دینی در خانواده عبارت است از:
«تدوین و ارائة برنامة جامعِ توانمندسازی والدین با حمایت رسانهها»
تربیت دینی در خانواده ارتباطی دوسویه میان والدین و فرزندان است و سایر متغیرها نقش مکمل را ایفا میکنند زیرا والدین در این مسئله ارتباط مستقیم و بیواسطه را با کودکان خود دارند؛ اما باید دانست توانمندسازی والدین در زمینة تربیت دینی فرزندان، چهار لازمه ذیل را به همراه دارد:
1. متن و محتوای علمی استاندارد، شامل تمام مقولات تربیت دینی و ارتباط بین اعضای خانواده؛
2. استفاده از اساتید توانا در انتقال متون و محتوا به والدین؛
3. آگاهیبخشی والدین از آخرین روشهای تربیتی و همچنین شناخت آسیبهای اجتماعی و فرهنگی رایج و شیوة مصونسازی فرزندان از این آسیب به آنان؛
4. ارائة مشاورههای علمی در زمینههای مختلف خانوادگی و تربیتی به والدین؛
5. اقدام رسانهها برای آگاهی والدین با ارائة برنامهها، حساسسازی آنان و شناسایی آثار مثبت و منفی فضای مجازی.
در واقع هدف از این راهبرد آموزش و آگاهیبخشی به والدین در خصوص اصول و روشهای کارآمد تربیت دینی (کیفیکردن نقش تربیتی والدین در خانواده) با طراحی و ارائة الگوی تربیت دینی مشخص و متناسب با اقتضائات مخاطبان است که گام نخست آن، تدوین برنامهای جامع است؛ هرچند که قبل از آن نیاز به بهسازی منابع انسانی حوزة تعلیم و تربیت و پالودن نهاد دینی از عناصر منفی و مخرب و مرزبندی دین و نظام دینی با آنها بهصورت صریح است. یکی از مهمترین روشهای تحقق این راهبرد، شناخت و بهکارگیری نظاممند و هدفدار رسانههای صوتی، تصویری و متنی در کشور است
در این بخش پس از تبیین راهبرد اصلی برخی راهبردهای مساعدی نیز ارائه میشوند که عبارتاند از:
• یکسانسازی مدل مطلوب تربیتی در جامعه؛
• کاربردی کردن اخلاق دینی در جامعه و نهادینه کردن آموزش همراه عمل؛
• ارائة برنامه مدون به خانوادهها و حساسسازی آنها برای کنترل رسانه.
در گام بعدی، ملاحظات و موانع ارتقای جایگاه تربیت دینی در خانواده بررسی میشود. این موانع بهاختصار عبارتاند از:
• آزمونوخطای مسئولان در امور تربیتی و بیتوجهی به نظرات کارشناسی؛
• بیتوجهی والدین به تربیت دینی و جامعهپذیری فرزندان؛
• ناهماهنگی جدی میان خانه و مدرسه و جامعه در امر تربیت دینی؛
• بیتوجهی به تفاوتهای فردی هر کس و تأثیر آن بر تربیت دینی؛
• اکراه در تربیت دین و بیتوجهی به آزادی و اختیار فرزندان؛
• فقدان متون تربیتی براساس آموزههای دینی؛
• فقدان تمایز بین فهم دینی و خود دین بین مسئولان؛
• غلبة نگاه آموزش دینی بهجای تربیت دینی؛
• فقدان شناخت روحی و روانی فرزندان از طرف والدین.
در ادامه، این فصل به شرح وظایف 10 نهاد و سازمان دربارة تربیت دینی در خانواده میپردازد و پیشنهادهایی را برای بهبود عملکرد آنها ارائه میدهد. در گام پایانی این بخش، شاخصهای تحقق بیان میشود که درواقع معیارهایی هستند که با تحقق آنها میتوان مدعی شد که جامعة ما در رسیدن به وضعیت مطلوب تربیت دینی در خانوادهها موفق شده است. این شاخصها عبارتاند از:
1. افزایش آمارهای مربوط به دینداری و تربیت دینی در خانوادهها و جامعه در پیمایشها و نظرسنجیها؛
2. اولویت یافتن تربیت دینی بر آموزش از منظر خانوادهها؛
3. افزایش رضایتمندی والدین از زندگی به دلیل اثرگذاری تربیت دینی؛
4. همگانی شدن و ضرورت رعایت آداب دینی در نوجوانان و جوانان و افزایش مشارکت آنها در برنامههای مذهبی؛
5. کاهش جرائم، ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی مربوط به نوجوانان و جوانان.
برای تهیه این محصول می توانید با دفتر پژوهش نامه به شماره 02532910663 تماس حاصل نمایید