انباشت گسست در بخشهای آموزش، اقتصاد و فرهنگ موجب توسعه شکاف میشود؛ چراکه از سویی حکومت به دلیل استقلال مالی، اعتقاد به تصمیمگیرنده بودن خود دارد و از سویی ملت احساس میکند به دلیل تفاوتهای قومیتی، مذهبی و جغرافیایی و یا به دلیل اختلاف دیدگاه با سیستم جمهوری اسلامی و قانون اساسی مورد تبعیض قرارگرفته است.
اوایل پیروزی انقلاب، علیرغم وجود بحرانهای متعدد، به سبب میزان بالای مقبولیت حکومت، ملت اوامر حاکمیت را کاملاً اجرا میکرد اما بافاصله گرفتن دولتها از مردم و ناکارآمدی ایشان، میزان اعتماد ملت به حکومت بهشدت کاهش پیدا کرد که مشارکت پایین مردم در انتخابات در سالهای اخیر، شاهدی بر صحت این ادعا و کاهش مقبولیت است.
در شاخص عدم مقبولیت، بحث منابع مالی و استقلال مالی بسیار مهم است که البته این مسئله در ایران در مقایسه با سایر کشورها متفاوت است؛ زیرا در سیستم دولتهای مختلف دنیا مالیاتهای سنگین پلکانی، زمینهساز استقامت و ایستادگی دولتها است؛ اما در جمهوری اسلامی علیرغم قانونهای مصوب، به دلیل عدم نظارت بر اجرای صحیح آن، یا مالیاتها بسیار کم بوده و یا دولت با فرار مالیاتی مواجه میشود.
بنابراین وجود استقلال مالی دولتها از ملتها و وابستگی شدید به نفت منجر به گسترش گسست و تضاد شده که طی آن با از بین رفتن اعتبار، منزلت و سرمایه اجتماعی دولت، اعتماد ملت دچار خدشه شده است وملت دیگر به گفتار و افعال آن توجهی ندارد.
باید دانست نامتوازن و ناعادلانه بودن توزیع امکانات آموزشی در سطح کشور و تمرکز آنها در شهر تهران، در کنار وجود نابرابری اقتصادی در دهکهای مختلف، بسترساز افزایش تضادها شده است. از طرف دیگر در حوزه فرهنگی و اجتماعی به دلیل عدم ترمیم زخمهای ایجادشده طی اعتراضات سنوات گذشته، فضای بیاعتمادی حاکم شده است. این مسئله علاوه بر انزوای جامعه موجبات گرایش مردم به یک حالت انفعالی و بیتفاوتی عمیق درونی، نسبت به شرایط کشور را فراهم آورده است. لذا حکومت با جامعه ای مواجه شده که به لحاظ اجتماعی فروپاشیده و دچار آسیبهای مختلفی ازجمله اعتیاد، مشروبات الکلی و خشونتهای بیرحمانه خانوادگی شده است.
در راستای اعتمادسازی و افزایش میزان مقبولیت، حاکمیت باید به گروههای مرجع مورد تأیید مردم ازجمله مراجع عظام، روحانیون غیردولتی، اساتید دانشگاه، معلمین و فرهیختگان جامعه رجوع کند. دراینباره برخی از راهکارها در کاهش شکاف بین دولت و ملت موجود است:
1. مسئولان از طریق مدیریت و رفع اعتراضات حداقلی و عدم اجازه رشد آن به سطوح بالاتر، از انتقال اعتراضها از حاشیه به مرکز و افزایش نارضایتیها جلوگیری کنند.
2. نظام حاکم از طریق اجازه ورود افراد با سلایق و دیدگاههای متفاوت به عرصه رقابتهای سیاسی، موجبات افزایش درصد مشارکت مردم و افزایش سطح مقبولیت نظام را فراهم آورد.