مراسم دینی و بهخصوص عزاداری نهتنها از جنبه ثواب برای شیعیان اهمیت دارد بلکه بهعنوان نماد هویتی و وجه ممیزه شیعیان از سایر مسلمانان محسوب میشود؛ عزاداری برای چهارده معصوم خصوصاً عزاداری محرم و صفر که جهت بزرگداشت مقام شامخ سالار شهیدان و یارانش برگزار میشود، تأثیرات فرهنگی عمیق و گستردهای در روح و جان ایرانیان داشته است؛ بهگونهای که مجالس عزاداری، محفلی برای آموزش معارف و اندیشههای اسلامی است و نهادینهسازی مفاهیمی چون جهاد، ایثار، شهادتطلبی، ظلمستیزی و مبارزه با استبداد از اهداف مهم آن به شمار میرود.
متأسفانه بهمرورزمان تحريفها و بدعتهایی در آیین عزاداری امام حسین رخ داد که موجب اختلال در کارکردهای آن برای جامعه شیعی و هویت شیعی شد. همین امر سبب بروز این باور همگانی در مردم شد که مراسم عزاداری دیگر کارایی پیشین را ندارد و رفتهرفته در حال بیمحتوا شدن است.
در مراسم دینی روال بر این بوده که دو عنصر عقل و احساس (منبر و مداحی) توأمان، وظیفه انتقال فرهنگ را بر عهده بگیرند اما در حال حاضر وجه تعاملی این دو آسیب دیده و وجهه تقابلی به خود گرفته است؛ تا جایی که امروز مداح محوری رایج شده و کمکم قدرت مداحان از واعظان و منبریها پیشی گرفته و گاهی مداحان بهجای خطیبان، محور مجالس و منابر میشوند؛
رواج مداحمحوری (غلبه احساس بر عقل) در مناسبتهای دینی برای نظام دینی آسیب محسوب میشود و نادیده انگاشتن آن فرصتهای ارزشمند فرهنگی را به تهدید تبدیل میکند. باید دانست که آسیبهای مداح محوری محدود به آسیبهای فرهنگی نیست؛ برای مثال شاهد اظهارنظر مداحان در امور سیاسی و اجتماعی هستیم که گاه به رویارویی مداحان با بخشهایی از مدیریت نظام و حتی روحانیان و مراجع عظام تقلید منجر میشود که کمترین آسیب آن حرمتشکنی و توهین است. این رویه به طرز شتابانی در حال تبدیلشدن به خطری بزرگ برای تفکر شیعه است که هم در حال زیر سؤالبردن نهاد مرجعیت شیعه است و هم مروج گفتمانی است که در تقابل با گفتمان انقلاب اسلامی است.
با این اوصاف آینده خوبی برای مراسم عزاداری پیشبینی نمیشود و به نظر میرسد در آینده، سوگواری، کانونی برای زایش گرایشهای دینی جدید خواهد شد و معنویتهای نوپدید و فرق انحرافی از دل عزاداریها پدید آید و سوگواری بستری برای موجهسازی بیاخلاقیها شود؛ یعنی فرد، هر بیاخلاقیای را مرتکب میشود ولی چون هیئتی بهشمار میرود، مشکلی نبوده و بیاخلاقی مرتکب نشده است. علاوه بر آن با توجه به گسترش انواع موسیقی در کشور و عنایت روزافزون نسل جدید به آن، بیشترین امری که مردم را جذب هیئات خواهد کرد همین جنبه موسیقیایی و احساسی هیئات خواهد بود که مداحان آن را ترویج میکنند؛ بنابراین به نظر میرسد که در نهایت کنسرتهای زندهای خواهیم داشت که به نام اسلام و اهلبیت (ع) برپا خواهد شد. اگر بتوان در چند سطر مهمترین عوامل انحرافات در عزاداری را نام برد میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
ضعف دانشی، بینشی و ارتباطی مداحان
عوامزدگی نخبگان در مجالس عزاداری (سکوت یا تأیید مطالب کذب)
ضعف هنر و ادبیات دینی و انقطاع نهادی عزاداری با ادبیات و هنر
حضور عقلانیت ابزاری (ثروت و قدرت) در نهاد عزاداری
تأثیر تحولات اجتماعی در تغییر ذائقه عزاداری
ضعف مبلغان دینی در ارائه محتوای دینی براساس روشهای نوین
با عنایت به مطالب فوق مهمترین راهبردی که میتوان پیشنهاد داد بازگشت به گفتمان اخلاقی و عقلی در گفتمان دینداری در سطح کلان کشور است. از همینرو بر اساس این راهبرد نهادهای مسئول در این رابطه، باید اقدامات ذیل را انجام دهند.
1. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
اتاق فکری با حضور نخبگان این عرصه ایجاد نماید تا یافتهها و آسیبها را مورد بررسی قرار دهند و در صورت امکان راهبردها و راهکارهایی در حل آسیبهای جانبی هیئات ارائه دهند.
این وزارتخانه با کمک هنرمندان و با برنامهریزی دقیق سنت تعزیه را بهروز نماید.
از قالبهای جدید همچون تئاترهای یک نفره برای فرهنگسازی اقدامات خود بهره برده شود.
مجموعه متخصصان دینی و پیشههای مربوط به موضوع عزاداری در کشور به رسمت شناخته شود و مورد استفاده قرار گیرد.
منابع اصلی قیام عاشورا که 6 یا 7 مورد است بهصورت گسترده چاپ و در اختیار مردم قرار گیرد. همچنین با هماهنگی رسانهها، برنامههایی در معرفی این کتب و جذب مردم به خواندن آن انجام گیرد.
مسئولیت نظارت بر هیئات را به علما واگذار کند و در تثبیت این مسئله از آنان حمایت نماید.
3. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
موضوع هیئت و رفع آسیبهای آن باید بهعنوان بخشی از دروس معارف در کتابهای دانشگاهی گنجانده شود.
هر دانشگاهی اقدام به تأسیس هیئت نموده و بهصورت علمی و دقیق کارکردهای اجتماعی و مذهبی آن را با مشارکت دانشجویان به نمایش گذارد.
پژوهشگاهها نیز به بررسی دقیق آسیبهای هیئات بپردازند و فضای علمی را غنی سازند.
4. وزارت آموزشوپرورش
در مدارس کشور، هیئات مذهبی با مشارکت دانشآموزان تأسیس شود و بخشی از مراسم دینی یا ملی نیز به آنان سپرده شود.
معلمان پرورشی، درباره تحقق شاخصهای هیئت مطلوب با دانشآموزان مباحثه کنند.
5. سازمان تبلیغات اسلامی
پیش از شروع ایام عزاداری کارگاههایی جهت آموزش برای متولیان هیئات برگزار نماید.
با پژوهشی دقیق، نیازهای تبلیغی هر استان شناسایی شود و به حوزههای علمیه انتقال یابد. در این راستا میتوان از پژوهشگاههای وزارت علوم بهره برد.
نظامی مشابه نظام پزشکی یا نظاممهندسی برای نظارت و افزایش کیفیت کار مداحان در کشور ایجاد شود.
باید در مورد نقش زنان در مدیریت و برنامهریزی هیئات، بازاندیشی شود.
6. حوزه علمیه
حوزه علمیه باید مخاطبشناسی و روشهای تأثیرگذاری روی مخاطبان متنوع را بررسی و محتوای تولید شده را به هیئات منتقل کند.
باید در حوزه، مداحانِ طلبه تربیت شوند. به طوری کلی نباید بین روحانیت و مداحان فاصله ایجاد شود
نیازسنجی مداوم در مورد شبهات و مشکلات آینده مردم، یکی از وظایف نهادهای حوزوی است. خیلی از اوقات راهحلها و راهکارهایی که توسط نهادهای حوزوی، ارائه میشود برای نیازهای گذشته است
سطحبندی مبلغان روحانی و در نظر گرفتن اقتضائات مخاطبان باید در نظام تبلیغ دینی کشور رعایت شود.
روحانیون تا پایان جلسه در هیئات حضور داشته باشند تا مردم حضور مستمر آنان را احساس نمایند.
لازم است بحث کارکردهای هیئات و راهکارهای ارتقا رسالتهای هیئتها وارد متون درسی و برنامهریزی حوزه قرار گیرد.
از مهمترین وظیفه حوزه علمیه تهیه خوراک لازم برای تبدیلشدن معارف دینی به گفتمان است که دراینباره سه مسئله باید مورد توجه قرار گیرد:
باید درک صحیحی از معارف دینی و قرآن در نزد روحانیت و کسانی که میخواهند در اتاق فکر به دیگران خوراک دهند، وجود داشته باشد.
باید برنامهریزی مشخصی وجود داشته باشد؛ مثلاً برنامهریزی کنند که در فضای فکری مردم چه مطالبی و با چه ترتیبی بهمرور برجسته شود.
کار دیگر نهادهای حوزوی و حوزویان، فعالیت پویا و مداوم و رصد دائم جامعه است. باید بررسی شود برای تأمین و پاسخگویی به نیازهای دینی و فکری افراد، قرآن و روایت چه میگویند؟ باید نگاه روحانیت جهانی باشد و رصد بینالمللی داشته باشد.
7. رسانهها
لازم است رسانه ملی با کمک متخصصان هیئتهای شاخص و الگو را شناسایی نموده و به جامعه معرفی نمایند.
برنامههای مستندی درباره فعالیت هیئتها در طول سال پخش نمایند و بهاینترتیب کارکردهای هیئات را به آحاد جامعه نشان دهند.
به انحصارگرایی در انتخاب روحانیون و مداحان در رسانهها پایان داده شود.