هیچکس نمیتواند، اهمیت رشد جمعیت و جوانی جمعیت را انکار کند. چنانکه مقام معظم رهبری فرموده و بارها بر این مسأله تأکید کردند که در مقوله مسائل اجتماعی و غیره مسئله فرزند آوری و تداوم نسل بسیار مهم است؛ این موضوعی است که بنده بارها در این چند سال اخیر تکیه کردهام و تأکید کردهام، [ولی] متأسفانه حالا که انسان نتایج را نگاه میکند، معلوم میشود که خیلی این تأکیدها تأثیر زیادی نداشته. اینها احتیاج دارد به قانون، احتیاج دارد به دنبالگیری جدی دستگاههای اجرائی و بایستی بجد مسئله فرزند آوری را مهم دانست و از پیری جمعیت ترسید. حالا خارجیها را کار نداریم؛ دشمن، دشمن است؛ اما بعضی کجسلیقگیها را متأسفانه آدم در داخل مشاهده میکند -یکجایی خواندم- که میگویند «آقا! پیری جمعیت اشکالی ندارد» چطور اشکالی ندارد؟ یکی از پرفایدهترین ثروتهای یک کشور، جمعیت جوان در یک کشور است که ما بحمدالله از اوایل انقلاب تا امروز برخوردار بودهایم و اگر بنا باشد بعداً برخوردار نباشیم، یقیناً عقب خواهیم ماند.
با توجه به بیانات مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) ضرورت این مسأله بیشازپیش مشخص میشود. مسأله مهمتر اینکه باید با توجه به امکانات و استعدادهای سرزمینی کشور، هدفگذاری جمعیتی دقیقی انجامشده، سپس بر اساس هدف مشخصشده برنامهریزی صورت پذیرد. البته در این مسیر نباید از امکانات و موانع موجود غفلت نمود؛ چراکه در غیر این صورت، علاوه بر عدم حصول هدف مطلوب، جامعه شاهد هدر رفت منابع مادی و انسانی و آسیبهای فرهنگی و اجتماعی بیشتر خواهد شد.
بر طبق فرمایشات مقام معظم رهبری، مجلس و دولتمردان در راستای افزایش جمعیت قوانینی تصویب و مشوقهایی برای خانوادههای دارای فرزند در نظر گرفتند. مضاف بر اینکه برخی از جامعه شناسان و روانشناسان نیز راهکارهایی در خصوص افزایش جمعیت ارائه نمودند که البته در این میان شاهد برخی اظهارنظرها در خصوص قابلیتهای اقلیمی ایران برای پذیرش جمعیت 700 میلیونی و یا 500 میلیونی و غیره بودیم. این اظهارنظرهای غیر کارشناسی علاوه بر زیر سؤال بردن آگاهی مسئولان و مدیران از وضعیت کشور، مردم را نسبت به تصمیمات و قوانین حمایتی اتخاذشده از سوی دولت و مجلس بدبین کرده است. نتیجه این بدبینی در فقدان همدلی بین مردم و مسئولین، عدم توجه مردم نسبت به قوانین و مشوقهای آییننامهای به جهت بیاعتمادی به دولتمردان و درنهایت عدم استقبال عمومی از طرحها و قوانین از سوی مردم، نمود پیداکرده است.
متأسفانه امروز به دلیل برخی سوء مدیریتها شاهد بیکاری، خشکسالی، افزایش ضریب جینی و فقر در جامعه هستیم که همین آسیبها بسترساز افزایش سن ازدواج، کاهش تعداد ازدواج و افزایش طلاق در جامعه شده است. باید توجه داشت هرکدام از این متغیرها خود بهتنهایی میتواند عامل کاهش زادوولد در کشور باشند و تأثیر منفی بر فرزند آوری خانوادهها داشته باشند؛ بنابراین ارائه هرگونه طرحی در راستای افزایش جمعیت، بدون حل ریشهای این مسائل، محکومبه شکست است؛ زیرا در مرحله اول علیرغم وعدهها، حمایتها و مشوقهای مالی جوانان میلی به ازدواج نخواهند داشت. این عدم میل به ازدواج ناشی از ابهام نسبت به شرایط خویش در آینده، فقدان امنیت شغلی، افزایش تورم و ضریب جینی است که جملگی مانعی جدی برای تشکیل خانواده محسوب میشوند. نکته قابلتأمل اینکه هرچند یکی از مهمترین آرزوهای زوجین جوان بعد از تشکیل زندگی مشترک، فرزند آوری است ولیکن ایشان نیز به دلایل مذکور از اقدام به این عمل خودداری میکنند؛ چراکه ممکن است مشوقهای مالی و معنوی وعده شده بهصورت مقطعی برخی از نیازهای فرزند و احتمالاً خانواده را تعیین کند اما در ادامه این پدر و مادر هستند که مسئولیت رشد و تعالی فرزند از جنبههای مختلف را بر عهده داشته و علاوه بر خوراک و پوشاک، هزینههای آموزش، درمان و در ادامه به دلیل وضعیت اقتصادی جامعه هزینههای ازدواج و اشتغال فرزندان را نیز باید عهدهدار شوند؛ لذا با روند فعلی متغیرهای اقتصادی و اجتماعی چنین امری را خارج از توان خویش دیده و از فرزند آوری منصرف میشوند.
از سوی دیگر باید به مؤلفههای فرهنگی، اجتماعی و محدودیتهای فعلی جامعه، بهعنوان مانعی دیگر بر سر راه فرزند آوری توجه نمود. بهعنوانمثال با رواج فرهنگ آپارتماننشینی و کوچک شدن متراژ خانهها به دلیل گرانی زمین و مسکن، بر اساس آمار 65 درصد ایرانیها در خانههای زیر 100 متری دارای 2 اتاقخواب زندگی میکنند. این مسئله امر فرزند آوری و فرزند پروری را بسیار دشوار کرده است، بخصوص بر اساس آموزههای اسلامی که طی آن سفارش شده است، اتاق کودکان دختر و پسر باید از یکدیگر جدا باشد؛ بنابراین مسئولین و دستاندرکاران طرح تعالی جمعیت و دلسوزانی که نسبت به بسته شدن پنجره جمعیتی احساس نگرانی میکنند باید با در نظر گرفتن نکات اشارهشده در این یادداشت، در وهله اول به دنبال حل ریشهای مسائل کشور بخصوص مسائل اقتصادی اعم از بیکاری، فقر و تورم باشند؛ چراکه ایجاد رونق و ثبات اقتصادی علاوه برافزایش انگیزه جوانان برای تشکیل خانواده و خانوادهها را نیز بر امر فرزند آوری ترغیب میکند. نکته مهم بعدی عنایت ویژه مسئولین و دستاندرکارانی که در زمینه فرزند آوری اظهارنظر میکنند، به مشکلات موجود جامعه و خانوادهها است. این بزرگواران باید توجه داشته باشند که با طرح ادعاهای عجیب و بعضاً غیرواقعی، مردم را نسبت به تصمیمات و سیاستهای اتخاذشده در کشور بدبین نکنند.