شنبه, 13 فروردين 1401 09:59

راه آسمان نزدیک است

این مورد را ارزیابی کنید
(6 رای‌ها)

یادداشتی از دکتر سید احمد حبیب نژاد استاد مرکز پژوهشی مبنا، در پی شهادت حجت الاسلام و المسلمین اصلانی

و هتک حرمت دو روحانی دیگر در حرم رضوی

 ابراز شادی و خوشحالی از کشته شدن یک طلبه که در ساختار قدرت هم جایگاهی ندارد؛ در ماه رمضان، آن هم در حرم رضوی، آنقدر شرافتمندانه و انسانی است که خوشحالی از قتل یک روشنفکر، استاد دانشگاه، دانشجو، وکیل، قاضی و مهندس ؟! چون در این طبقات و گروه ها نیز فساد اخلاقی، مالی و سیاسی و تبانی و سوء استفاده از قدرت وجود دارد.

اگر به خاطر وجود آدم های بد در یک صنف، گروه و جمعیتی از مرگ یکی از آنها خوشحال می شوید؛ پس باید از مرگ هر فردی در همه گروه ها، صنف ها و شغل ها خوشحالی و شادمانی کنید!  بدون شک شرافت چنین اجازه ای به کسی نمی دهد!!

 

 بیشتر از بیست سال است که به حوزه علمیه قم آمدم و با طلبه ها ارتباط دارم، لذا گفته هایم از روی مشاهده است نه شنیده ها.

حداقل فضای طلبه هایی که در قم  هستند فضایی نیست که در ذهن برخی از مردم ‌نقش بسته است. نه به قدرت وابسته اند، نه بهره ای از قدرت گرفته اند، نه پستی دارند، نه امکاناتی گرفته اند، نه با رانت نماینده و معاون‌ وزیر و هیات علمی شده اند.

صبح روز درسی اگر به فیضیه و دارالشفاء و مدرسه آیت الله گلپایگانی و ...بروید با طلبه هایی مواجه می شوید که مشتاقانه در حال درس خواندن هستند، آن هم در اوج ضیق معیشتی!

شهادت می دهم  طلبه هایی را در این ‌بیست سال میشناسم که از حداقل هایی مانند یک سرپناه محرومند.

طلبه های متاهل و دارای فرزندِ مشغول درس خارج، مبلغی حدوداً بین دو و نیم تا سه میلیون شهریه ‌میگیرند و زندگی می کنند.

داماد و نوه دارند و در خانه استیجاری در زیر زمین زندگی ‌می کنند. برخی هم برای کمک خرجی مسافرکشی می کنند و برنج و خرما می فروشند. برخی نگهبان شب شده اند و ... و...

برخی از طلاب نیز تنها با کمک های خانواده های خودشان زندگی را پیش می‌برند.

می شناختم ‌طلبه هایی که همسران‌شان در دوران ‌بارداری سوتغذیه داشتند. یک فرنی می خریدند و زن و شوهر و بچه با هم می خوردند و با فروش کتاب ها زندگی‌ می کردند .

همین الان برخی طلبه ها قدرت خرید لباس برای فرزندان خود را ندارند و گروه های خیریه ای برای بچه هایشان لباس تهیه می کنند. اگر طلبه ای فوت کند، کار برای خانواده اش واویلا است!

اما با این حال این طلبه های نجیب فحش می خورند، ولی قال الباقر و قال الصادق را رها نکرده اند و نمی کنند.

متاسفانه برخی حساب این طلبه های درس خوانِ به دور از هیاهوها و بازی هایِ سیاسی را از برخی روحانیونِ داخل در قدرت سیاسی و اقتصادی که می دانیم چه کردند و می کنند، جدا نمی کنند!

مگر در طبقات دیگرِ روشنفکران و اساتید دانشگاه و پزشک و مهندس و معلم و دانشجو فساد مالی و اخلاقی و سیاسی و تبانی و سواستفاده از قدرت وجود ندارد؟

دارد؛ زیاد هم وجود دارد!

پس چرا از کشتن یک‌پزشک و استاد دانشگاه خوشحال نمی شوید؟ چرا نمی گویید چون فساد اخلاقی و سیاسی و مالیِ فلان فرد از یک طبقه و گروه و صنف مشخص شد پس خبر کشتن یکی از آنها مسرّت بخش است و راه قاتلش پر رهرو باد!!

همه قبول داریم روحانیون خطاهای کوچک و بزرگی داشته اند ولی واقعا یک طلبه نجیب و اهل درس و بحث چه گناهی دارد؟

و البته این حادثه می تواند مؤیدی باشد بر درستیِ نگرانی هایِ دلسوزانِ کشور، ناشی از برخی شکاف های اجتماعی و امنیتی که کاش گوش شنوایی باشد!

 

دکتر ‌سید احمد حبیب نژاد

مرکز پژوهشی مبنا

بازدید 316 آخرین ویرایش در پنج شنبه, 18 فروردين 1401 11:34
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز پژوهشی مبنا است