جمعه, 19 فروردين 1401 23:23

تغییرمذهب داخلی، خطرناک‌تر از اقدامات تروریستی خارجی

این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

تغییر مذهب بن‌مایه اصلی بحران هویت و تعصبات خشونت‌گرا، خطرناک‌تر از اقدامات تروریستی خارجی، یادداشتی از دکتر سیدمرتضی میرتبار

این روزها اخباری در رسانه‌ها مبنی بر کشته شدن چند طلبه حوزه‌های اهل سنت و شیعه منتشر می‌شود که برخی آن را به مسائل سیاسی و فتنه دشمنان تفسیر نموده و برخی آن را اقدامات تروریستی و تکفیری عنوان می‌کنند. بی‌تردید وظیفه نهادهای امنیتی مقابله با این افراد تکفیری و ممانعت از ورود آن‌ها به کشور است؛ اما آنچه چنین مسائلی را پیچیده می‌سازد تغییر مذهب و بنیادگرا شدن برخی از جوانان در داخل کشور است؛ لذا کنترل و مقابله با ایشان از سوی نیروهای امنیتی انتظاری عبث بوده و در این خصوص نیاز به ورود تخصصی اندیشمندان و نخبگان در این حوزه به جد وجود دارد. در ادامه به سبب اهمیت مسئله تغییر مذهب به سلفی گری تکفیری، در این یادداشت به‌صورت کوتاه به آن پرداخته می‌شود.

تغییر کیش، درواقع تغییری است که در نظام اعتقادی فرد ایجاد می‌شود و باعث گروش و بازسازی هویتی شخص در قالب جامعه و مذهب جدید است که به‌نوعی با کنش‌ها و شخصیت فرد همخوانی دارد؛ اما آنچه در تحلیل معنای تغییر مذهب به‌عنوان درون‌مایه اصلی در نظر گرفته‌شده، دو موضوع اعتماد و هویت در افراد آسیب‌پذیر است. مفهوم اعتماد به‌عنوان پدیده‌ای انسانی و اجتماعی، در تغییر مسیر از مذهب قدیم به دین جدید، به‌صورت تدریجی و با توجه به اقتضائات اجتماعی و فرهنگی مختلف به‌واسطه تبلیغ دین جدید یا سرخوردگی فرد نسبت به دین قدیم، شکل می‌گیرد. هویت‌یابی نیز یکی از نیازهای اساسی آدمی است؛ همان‌طور که اریکسون آن را همانند گرایش گیاه به رویش می‌داند که در برابر هر مقاومتی به حرکت خود ادامه می‌دهد؛ زیرا هر کس نیاز دارد تا بداند کیست.[1] بنابراین کسانی که هویت خود را به دست نیاورده یا دچار بحران هویت شده‌اند، برای اثبات خود و رفع بحران، روی به ایدئولوژی‌های جدید همچون مذهب جدید می‌آورند. از منظر بیرونی نیز عوامل متعددی موجب شکل‌گیری این گرایش متکی به تغییر می‌شود. مهم‌ترین این عوامل در عدم شناخت و آگاهی کافی افراد به دین نمود پیدا می‌کند که البته این مسئله با چاشنی سخت‌گیری مذهبی از سوی مسئولان و تناقض در عمل و گفتار عالمان، تقویت و افزایش می‌یابد.

برای کسانی که کیش یا مذهب خود را تغییر می‌دهند دو سناریو می‌توان در نظر گرفت. نخست کسانی هستند که از زندگی مذهبی خود راضی‌اند و بیشتر به دلایل مادی (تا معنوی) به دین جدید گرویدند. این‌گونه افراد، به میزانی که دین جدید به زندگی در دین قدیم شباهت بیشتری داشته باشد، آن را جالب‌تر می‌یابند. به‌عنوان نمونه، یک زرتشتی محافظه‌کار و بدون تحرک در جامعه، پس‌ازآن که به اسلام گروید، به‌احتمال‌قوی مسلمانی محافظه‌کار و بدون تحرک خواهد شد تا یک مسلمان متعصب. گروه دوم کسانی هستند که از مذهب قدیم خود ناراضی بوده و آن را تأمین‌کننده انتظارات معنوی خود نمی‌دانند. از همین رو فرد امیدوار است با ورود به آیین جدید، خواسته‌های معنوی خویش را در آن بیابد. بر اساس تحقیقات صورت گرفته چنین شخصی که پیش از گروش، به‌عنوان یک ناراضی مذهبی تلقی می‌شده، به‌احتمال‌قوی پس از پذیرش دین جدید به یک متعصب بدل خواهد شد که می‌تواند در جایگاه خود خطرات فرهنگی و اجتماعی فراوانی را به بار آورد. البته نگرش ناصواب برخی مبلغان و عالمان دینی بر این تحولات اجتماعی، مزیدی بر علت خواهد شد؛ زیرا از منظر این دسته از عالمان دینی، عدم مقابله با این‌گونه افراد در جامعه، بیانگر ضعف دینی ایشان و درنهایت منجر به نزول جایگاه آن‌ها در جامعه خواهد بود؛ لذا برای حل این آسیب، از طریق پرداختن به مقابله با مذهب مقابل و بدگویی و ایجاد نفرت از آن به‌تدریج، لازمه اختلافات مذهبی، بدبینی اجتماعی میان مذاهب گوناگون، حس تقابل و سوق اختلافات به فضای جامعه را فراهم می‌سازند.[2]

:آنچه پرداختن به این مسئله را ضروری می‌سازد چنین است

  1. گرایش افراد به دیگر مذاهب به‌ویژه تغییر کیش از مذهب تشیع به تسنن در سال‌های اخیر؛ که عمدتاً این مسئله در مناطق مرزی از رشد و گسترش چشم‌گیری برخوردار است.
  2. گرایش برخی افراد به گروه‌های معنویت‌گرایی‌های جدید در سطح نسبتاً قابل‌توجه در کشور
  3. حملات تروریستی همچون به شهادت رساندن روحانیت به‌عنوان نماد دین در کشور و میزان رضایت برخی افراد از این جریان‌های ناگوار
  4. روند تغییر مذهب، عامل جدایی میان مردم و دولت و ایجادکننده تدریجی خطرات متعددی همچون بی‌میلی به‌نظام، مخالفت و معاند شدن به‌نظام و ...
  5. رشد خطرات امنیتی همچون شیوع تروریست، حمایت از معترضان مناطق قومی، دشمنی میان آحاد جامعه و دودستگی در بطن جامعه، به‌ویژه در اقوام و مذاهب.

توصیه‌های راهبردی

به‌طورکلی در پژوهش‌ها، تغییر مذهب در قالب هفت مرحله زمینه، بحران، جستجو، مواجهه، تعامل، وفاداری و پیامدها بیان می‌شود که هرکدام نیازمند نمونه و مدل مفهومی در بازشناختی آن است. البته شناخت دقیق مراحل تغییر مذهب نیازمند تحلیل شرایط علی در پروسه نو کیشی است که با تبیین و تحلیل داده‌های پیمایشی و سنجشی، قابل‌دسترسی است؛ بنابراین مدل‌های مفهومی هرکدام با بررسی این شرایط علی در طول مطالعات انجام‌شده ارائه می‌شود که البته در جهت دستیابی به موضوع و ارائه راهبردهای دقیق، ضروری است ابتدا مدل ذیل محقق شود:

 ازجمله راهکارهای کلان حل مسئله چنین است:

  • ارتقای سطح آگاهی و دانش در دو سطح عموم مردم؛ و سطح خواص و نخبگان جامعه.
  • تبیین بسته سیاستی منسجم برای مهار تهدیدهای نرم‌افزاری در فضای مجازی
  • توجه به خرده‌فرهنگ‌ها در مناطق مرزی به‌ویژه در میان اعراب ایران و احیای برخی نمادهای عربی
  • حل مشکلات اقتصادی و ایجاد رضایت از زندگی در جامعه
  • در نظر گرفتن سهمیه استخدامی در ادارات و کارخانه‌های دولتی و حتی مؤسسه‌ها و کارخانه‌های خصوصی برای افراد بومی
  • تبیین نقشه راهبردی منسجم برای مهار آینده‌ای تبلیغاتی شیعه هراسی و ایران هراسی

 

[1]- امیدیان، مرتضی، هویت از دیدگاه روان‌شناسی، یزد، دانشگاه یزد، ۱۳۸۸، ص ۴۹

[2]- «مروری بر تبعات منفی تغییر مذهب در مناطق مشترک شیعه و سنی»، www.okhowah.com/fa/

 

مرکز پژوهشی مبنا

بازدید 251 آخرین ویرایش در سه شنبه, 23 فروردين 1401 11:13
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز پژوهشی مبنا است