اهمیت خانواده به عنوان نخستین نهاد اجتماعی و اولین سنگر رشد و پرورش، نگاههای مسئولان و متولیان جهانی زیادی را جهت رفع آسیبهای آن به خود معطوف ساخته است. این امر بهانهای شد تا در یادداشتی به بررسی وضعیت فقر و رشد جمعیت در خانوادههای ایرانی بپردازیم .
این روزها صحبت از این دو موضوع در محافل عمومی و خصوصی داغ است که بیانگر نگرشهای تضاد گونه و دوقطبی در این خصوص است. البته امیدواریم بهعنوان عامل دیگری در تضاد اجتماعی مطرح نشود.
وضعیت رشد جمعیت ایران؛ خوب یا بد؟
میزان رشد جمعیت از سال ۵۶ که ۳٫۹ بوده در سال ۹۵ به ۱٫۲۴ و در سال ۹۹ به ۰٫۶ درصد و در سال ۱۴۰۰ به ۱ رسیده است. هماکنون این روند کاهش به سمت صفر میل پیداکرده است و احتمالاً تا پیش از سال ۱۴۱۵، رشد منفی جمعیت در ایران آغاز خواهد شد؛ درحالیکه بدترین سناریوی پیشبینی فرزند آوری در ایران که از سوی سازمان ملل انجام شد چشمانداز برای سال ۲۰۵۱ (۱۴۳۰) نرخ یک در نظر گرفتهشده است.
رابطه فقر و رشد یا کاهش جمعیت؟
طبق فرا تحلیل عوامل مؤثر بر باروری در ایران، در پژوهش نیازی و همکاران، فقر ازجمله متغیرهای اصلی تأثیرگذار در کاهش نرخ باروری دانسته شده است. (نیازی و همکاران، ۱۳۹۵: ۱۰۸-۱۱۳) طبق فرا تحلیلی که از پژوهشهای مرتبط با فرزند آوری در مجله امنیت فرهنگی افق مکث انجام گرفت، بیثباتی اقتصادی در خانوادههای ایرانی مهمترین علت کاهش فرزند آوری دانسته میشود که رابطه مستقیمی با مسئله فقر و مشکلات اقتصادی دارد. (آسیبشناسی بحران کاهش فرزند آوری در خانوادههای ایرانی، ۱۳۹۵: ۱۷) هرچند که فقر، نتیجه فرزند آوری نیست بلکه عدم رشد متوازن بخشهای مختلف جامعه منجر به فقر شده است اما باید پذیرفت که فقر یا گرفتار شدن در آن، عامل مهمی در ترس خانوادههای ایرانی در فرزند آوری است.[1]
آیا فقر عاملی در افزایش فرزند آوری است؟
برخی از اندیشمندان رابطه فقر و فرزند آوری را همسو میدانند. به این معنا که طبق آمارها و تفکرات سنتی، خانوادههای فقیر از فرزند آوری بیشتری برخوردار هستند که در پاسخ به آنان باید گفت که زایش بیشتر در خانوادههای فقیر، معلول عدم توسعهیافتگی است؛ بنابراین در جامعه درحالتوسعه ایران، هر چه بر آگاهی افراد افزوده میشود نگرش فرزند آوری آنان به نسبت متغیرهای مختلف همچون فقر، شغل، تحصیلات، آینده کودک و غیره تغییر مییابد. این مسئله زمانی پررنگ میشود که دانسته شود در دو دهه اخیر، فرزندان از نیروی کار به نیروی مصرف تبدیل شدند و بهنوعی کارکرد سنتی فرزند آوری در جامعه فعلی تغییریافته است. درواقع اگر درگذشته فرزندان بهعنوان سودآوران آینده تلقی میشدند اما امروزه چنین طرز تلقی از فرزندان وجود ندارد و نهتنها فرزندان برای والدین سودآور نخواهند بود بلکه هزینههای فراوانی را به خاطر نداشتن شغل، بیکاری و غیره بر خانوادهها تحمیل مینمایند. این امر باعث شده که بسیاری از افراد، علیرغم میل باطنی خود تصمیم به کاهش فرزند آوری بنمایند. (کلانتری و همکاران، ۱۳۸۹: ۱۰۳) همچنین نباید رشد بالای ناباروری در ایران را نیز نادیده گرفت. طبق آمارها، ۲۵ درصد زوجین ایرانی با مشکل ناباروری مواجه هستند[2] و نداشتن قدرت درمان از سوی بسیاری از زوجین به سبب کمبود منابع مالی و فقر، عامل دیگری در کاهش فرزند آوری است که بهنوعی با بعد اقتصادی خانوار ارتباط دارد.
ترس و نگرانی از فقر و چالش فرزند آوری
در بررسی پژوهشهای کمی و پیمایشی از فقر و مشکلات اقتصادی بهعنوان یکی از مهمترین دلایل کاهش فرزند آوری نام میبرند. طبق پژوهش ملی حائری مهریزی و همکاران در سال ۱۳۹۵، ۶۸٫۲ درصد افراد جامعه آماری، تمایل به فرزند آوری بیشتر را نداشتند. بیشترین دلایل ابرازشده، نگرانی در مورد تأمین آینده فرزندان جدید (۷۶٫۱ درصد)؛ نگرانی در مورد افزایش مشکلات اقتصادی با آوردن فرزند دیگر (۷۱ درصد) و کافی بودن فرزندان فعلی (۷۰٫۶ درصد) بود. دو اولویت نخست در علت عدم فرزند آوری بیشتر، در میان زنان و مردان موردبررسی، تفاوتی نداشت و همه آنها مشکلات اقتصادی و ترس از درگیر شدن با چالش فقر را عاملی پررنگ در کاهش باروری دانستند. (حائری مهریزی و همکاران، ۱۳۹۶: ۶۳۷) چنین نتایجی در پژوهش طاووسی و همکاران در جامعه آماری ۱۲۰۰ نفری شهر تهران نیز به دست آمد و بیشترین دلیل عدم تمایل به فرزند آوری به ترتیب نگرانی در مورد تأمین آینده فرزندان جدید (۸۳٫۲)، نگرانی در مورد افزایش مشکلات اقتصادی با آوردن فرزند جدید (۷۷٫۵) و کافی بودن فرزندان فعلی (۷۴٫۵) ذکرشده است و در آن نیز مشکلات اقتصادی، مهمترین دلیل عدم تمایل به فرزند آوری دانسته شد. (طاووسی و همکاران، ۱۳۹۵: ۶۶۳)
راهکارها
طبق بررسی پژوهشهای کمی و کیفی، عمده یافتهها بیانگر وجود ارتباط کاملاً معنادار میان مسائل فقر و محدودیت مالی و فرزند آوری است. بهعبارتدیگر مردم ایران تمایل به داشتن فرزند رادارند و در صورت در نظر گرفته شدن شرایط اشتغال با حقوق متناسب و مسکن برای ایشان، بیتردید این امر مترادف با تشکیل خانواده، افزایش زادوولد و بالا رفتن نرخ رشد جمعیت در آینده نهچندان دور است. (پیلتن و رحمانیان، ۱۳۹۴: ۱۳۳) به نظر میرسد میتوان راهکارهای ذیل را مدنظر قرارداد:
- مراکز پژوهشی مرتبط با حوزه خانواده، بهصورت میدانی و بدون سوگیری به آسیبشناسی نهاد خانواده در مناطق مختلف شهرها بپردازند.
- دولت، هر چه سریعتر در راستای تشکیل وزارت خانواده اقدامات لازم را انجام دهد؛ زیرا وجود نهاد متولی مسئول رسمی پاسخگو با رویکرد سیستمی در راستای تحقق هر راهبرد و راهکاری ضروری است.
- رسانهها بهصورت واقعگرایانه به مشکلات موجود در خانواده بپردازند و برای مداخله عمومی برای رفع فقر و کاهش تأثیر آن بر خانواده کمک کنند.
- اشتغال عامل مهم رفع فقر است؛ بنابراین دولت با کمک مراکز پژوهشی برای اشتغال جوانان و کارآفرینی آنها، تدابیر جدی اتخاذ کند و این امر در مناطق محروم و مرزی از اولویت برخوردار باشد.
- هنوز برنامهریزی دقیقی برای کاهش سن ورود به بازار و رشد ازدواج با مسئله سربازی و فقر و بیبرنامگی بعدازآن برای جوانان بهویژه تحصیلکردهها، صورت نگرفته که لازم است در اولویت اقدامات حاکمیت در خصوص جوانان قرار گیرد.
- ادامه تحصیل در دانشگاهها و مدرکگرایی یکی از انحرافات و بحرانهای فکری است که جوانان و خانوادهها را درگیر ساخته است. برای رفع این نگرش نادرست، اقدامات پژوهشی و رسانهای صورت گیرد و از تجربه کشورهای دیگر همچون نروژ الگوبرداری شود.
[1]. اسحاقی، محمد، «ضرورت تغییر نگرش خانوادهها نسبت به رابطه فرزند آوری و فقر»، تاریخ ۲۴/۶/۱۳۹۵، iqna.ir
[2]. رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی: «بیست و پنج درصد از زوجهای جوان ایرانی نابارورند»، کد خبر ۷۶۶۰۰۳، تاریخ ۳۰/۱۰/۱۳۹۹، www.asriran.com
مرکز پژوهشی مبنا