سه شنبه, 12 مهر 1401 10:15

ازدواج سفید؛ بی‌مسئولیتی یا آزادی؟

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

ازدواج سفید در ایران

 گفتگو مبنا با خانم دکترفرشته روح افزا- مدیر طرح وبرنامه و سیاستگزاری شورای عالی فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده

 به نظر شما چرا برخی از جوانان به ازدواج سفید روی آورده‌اند و علل افزایش ازدواج سفید در نزد جوانان چیست؟ علل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی

ازدواج سفید عبارتی ساخته‌شده باهدف لطمه بر فرهنگ و باورهای دینی است؛ چراکه به‌طورکلی این مسئله اصلاً ازدواج نیست بلکه یک رابطه شنیع است که فاقد هرگونه پایبندی بوده و درنتیجه حرام است. ازدواج در حقیقت یک عقد قرارداد بین افراد است. از طرف دیگر ازآنجایی‌که این نوع از زندگی هیچ امضاء و تعهدی را برای طرفین ایجاد نمی‌کند؛ لذا آن را سفید نام‌گذاری کردند. با توجه به این‌که واژگان دارای بار معنایی خاص بوده و مفاهیم را به انسان منتقل می‌کنند بنابراین باید در خصوص استفاده از آن‌ها تأمل بیشتری داشت. در این مورد کلمه ازدواج سفید از دور نمایی بسیار مثبت دارد و دربردارنده معنای ازدواجی موفق، تمیز و بدون هیچ مشکلی است. درحالی‌که این نه‌تنها ازدواج نیست بلکه کاملاً سیاه بوده و دربرگیرنده روابطی است که افراد در آن به‌شدت لطمه می‌بینند.

 با این توضیح می‌توان بیان داشت یکی از علل گرایش جوانان به این نوع از زندگی و اختلال فرهنگی در درک این قضیه، نام‌گذاری اشتباه و به‌تبع آن برداشت غلط از آن است. به‌بیان‌دیگر بسیاری از جوانان ما به دلیل ناآشنایی با مسائل شرعی، گمان می‌کنند که صرف قصد طرفین برای شروع یک زندگی مشترک کفایت کرده و همین مقدار برای محرم شدن کافی است. به‌عبارت‌دیگر تعریف غلطی که از این نوع رابطه در مسائل فرهنگی ایجادشده، برای جوانان حالتی ایجاد کرده که گمان می‌کنند در حال انجام پازل درستی هستند؛ بنابراین ملاحظه استفاده از واژه هم‌باشی، عدم استفاده از واژه نامشروع در سطح جامعه و کتمان حقیقت از جوانان منجر به ریخته شدن قبح این مسئله در میان آنان شده است. به‌عبارت‌دیگر آن‌ها ازدواج سفید را به‌عنوان یک عمل غیرشرعی نمی‌بیند.

نکته دیگر این‌که در بسیاری از موارد دختران و پسران نمی‌دانند که زندگی هم باشی در عرف و قانون ما جایی ندارد و به دلیل وجود شرایط و تعهدات سنگین در ازدواج رسمی و دائمی ازجمله مهریه و هزینه‌های ازدواج، ترجیح می‌دهند، با توافقی دونفره و برای ارضای نیازهای جنسی و عاطفی خویش به این نوع از زندگی روی بیاورند؛ چراکه نیاز به زوج، یک نیاز فطری است و خداوند بر اساس زوجیت دنیا و جهان ماده را خلق کرده است. نیاز جنسی نیازی فطری و طبیعی رسیده است که پاسخ به این نیاز حق انسان است؛ اما زمانی که جامعه و حکومت شرایط را برای ارضای معقول و صحیح آن مهیا نمی‌کند، به‌طورقطع در راستای تأمین آن ممکن است فرد به مسیرهای نادرست منحرف شود. تشکیل خانواده شرعی تااندازه‌ای مهم است که خداوند در قرآن کریم می‌فرماید، زن و مرد مسلمان در مدل صحیح خانواده اگر باهم به توافق رسیده و مسیر درستی را طی کرده باشند در بهشت نیز به هم می‌پیوندند و می‌فرماید: «ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِینَ»[1]؛ لذا افراد باید در سن مناسب ازدواج کنند ولیکن خانواده و جامعه با رها کردن جوانان و عدم تسهیل شرایط برای ازدواج ایشان، بسترساز مواجهه آنان با موانع بسیار زیادی شده است. امروزه یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های فکری جوانان میزان مهریه تعیین‌شده از سوی خانواده دختر و ترس از برخوردهای قانونی در صورت عدم توانایی بر پرداخت آن است. از سوی دیگر وجود هزینه‌های گزاف مراسم ازدواج و چشم‌وهم‌چشمی‌های فراوان به‌عنوان مسائل فرهنگی در کنار مشکلات اقتصادی و عدم‌حمایت اقتصادی دولت از جوانان در راستای تشکیل زندگی مشترک منجر به کاهش میل به ازدواج در بین جوانان شده است. نباید فراموش کرد که این‌ها مسائل بسیار پراهمیتی است که متأسفانه مسئولان و خانواده‌ها نسبت به آن‌ها کاملاً بی‌تفاوت هستند؛ لذا می‌توان بیان داشت که علل گرایش جوانان به ازدواج سفید علاوه بر وجود نیاز بسیار زیاد، آن تعریف غلط متبادر شده در ذهن از ازدواج سفید و عدم توانایی برای ایجاد شرایط مطلوب مورد توقع خانواده‌های خویش و جامعه برای تشکیل زندگی مشترک رسمی است. البته باید دانست همان‌گونه که بیان شد، این مدل زندگی غلط بوده و صدمات بسیار عمده و منفی بر روح و روان جوانان و بخصوص دختران وارد خواهد نمود.

شایان‌ذکر است تهاجم فرهنگی مورد تأکید مقام معظم رهبری شاخه‌های بسیار زیادی ازجمله بحث سیاسی را شامل می‌شود که البته ایشان در اینجا از شبیخون فرهنگی نام‌برده‌اند. وجه‌تسمیه شبیخون فرهنگی به این دلیل است که دشمن از جنگ فیزیکی با ایران ناامید شده و می‌داند که در این میدان پیروز اصلی جوانان ما هستند. به همین سبب با تغییر رویکرد، عقاید و ذهن بکر و پاک جوانان ما را هدف قرار داده است که ازدواج سفید هم یکی از این برنامه‌ها است.

البته این‌طور نیست که غرب خود با مشکلات حاصل از زندگی‌های هم باشی مواجه نبوده و به دنبال حل آن‌ها نباشند. به‌طور مثال چند سال پیش در کشور انگلستان، فرزندان حاصل از این نوع زندگی‌ها مسئله شده بودند. ناگفته نماند که از منظر ایشان این نوع از روابط نامشروع نبوده و مدل خانواده را برای آن‌ها تعریف کرده و می‌گویند که این نوعی روش زندگی بدون هیچ قراردادی از یک روز تا ۵۰ سال است؛ اما در کشور ما گاهی دیده می‌شود خانواده‌ها به دلیل جهل از واقعیات موجود در این مسئله، حتی از ورود فرزندانشان به این نوع از زندگی ناراحتی نیز ندارند. باید دانست در غرب اگر فردی درگیر این‌چنین زندگی شود، دولت برای حل آن هزینه زیادی می‌کند. در کشور ما می‌توان با حمایت دولت و با تأمین مسکن، امکانات تحصیلی و بیمه بیکاری، زمینه ازدواج رسمی و آسان را برای افراد فراهم ساخت.

نکته بسیار مهم دیگر مرتبط با بحث فرهنگی این است که متأسفانه جامعه، نوجوانان و جوانان را با نوعی عقده و سرخوردگی ناشی از زیاده‌خواهی مواجه کرده است. به‌عبارت‌دیگر جامعه و خانواده مباحث و مسئولیت‌ها را در حد استعدادهای جوانان تعریف نمی‌کنند که این خود زمینه ایجاد یک مسئله حاد فرهنگی است. به نظر می‌رسد این مسئله به دلیل کم‌کاری مسئولان فرهنگی در شناساندن شیوه زندگانی الگوهای واقعی و محبوب موجود در کشورمان ازجمله شهید سلیمانی است. با اندک تأمل وجود حجم بسیار زیاد مسائل فرهنگی لاینحل در خانواده‌ها، اجتماع و سطح الگوسازی‌ها که شامل زندگی سلبریتی‌ها، فوتبالیست‌ها و امثالهم است، کاملاً مشهود است. به نظر می‌رسد در این مسئله معاونت امور زنان، وزارت رفاه و وزارت ورزش و جوانان باید برای حل این مسائل تدابیری بیندیشند و عمل نمایند.

 شرایطی که باعث شده جوانان به ازدواج سفید روی‌آورند چیست؟

نادیده گرفتن نیازهای جوانان، آن‌ها را به خط انحراف می‌اندازد. همان‌گونه که بیان شد جوانان بر اساس فطرتشان به زوجیت و به تمام ابعاد آن نیاز دارند و این در حالی است که خانواده، جامعه و حاکمیت در تحقق این امر تلاش خاصی انجام نمی‌دهد، به ایشان در این رابطه کمک خاصی نکرده و شرایط تحصیلی و شغلی مناسب را برای آن‌ها ایجاد نکرده‌اند.

 وضعیت ازدواج سفید در ایران را چطور ارزیابی می‌کنید و پیش‌بینی شما برای آینده نزدیک چیست؟

الحمدالله شرایط خیلی حادی در این رابطه در کشور وجود ندارد. البته آمار مجردین موجود در کشور نگران‌کننده است و برای یک جامعه این آمار مجردها بسیار بد است، زیرا انسان در زوجیت کامل شده و به آرامش می‌رسد و در سایه این آرامش است که استعدادهایش شکوفا می‌شود.

بنابراین امروز شرایط ما حاد نیست ولی در صورت رهاسازی حاد خواهد شد. در این صورت بنیان خانواده دچار اختلال می‌شود که نتیجه آن در سقوط خانواده و به‌تبع آن سقوط جامعه تحقق خواهد یافت. نباید فراموش کرد که در صورت شکست خانواده تشکیل دوباره آن به این راحتی امکان ندارد؛ زیرا بنیان خانواده طی نسل‌ها شکل‌گرفته و حتی کشورهای غربی نیز علی‌رغم این‌که با مشکلات فراوان اقتصادی، سیاسی و تهاجم فرهنگی موجود در داخل کشور ما مواجه نیستند اما به دلیل مشکلات اجتماعی در این رابطه، تلاش بسیار زیادی در برگشت به اصالت و خانواده را دارند. جوانان ما باید بدانند که ذهن و تفکر خود را آلت دست دیگران قرار ندهند و برای زندگی سالم خویش ارزش قائل باشند. از ابعاد روانشناسی نیز عادت به زندگی بی‌بندوبار زمینه‌ساز شکست‌های پی‌درپی خواهد شد. جوانان باید این را در نظر داشته باشند که در صورت این‌که خواستار لذت از یک زندگی سرشار از عشق‌ورزی و محبت هستند، نباید به دنبال ازدواج سفید بروند؛ زیرا که این روش پایدار نبوده و هیچ قراردادی بین ایشان نیست. این نوع زندگی آسیب‌های زیادی بر انسان وارد می‌کند که از آن جمله می‌توان به وابستگی‌های مقطعی و خاطرات تلخ اشاره نمود. مضاف بر آن در این نوع از زندگی، انسان دائم دچار مقایسه بین افراد خواهد شد و نمی‌تواند در انتخاب اصلی و پایدار خود به نتیجه مطلوب برسد؛ چراکه نیاز انسان پایداری در عشق و عاطفه است و تنها نیاز سطح پایین جنسی نیست. نکته قابل‌توجه دیگر این‌که بر اساس آمار سازمان ملل فرزندان حاصل از این نوع زندگی ۷۳ برابر آسیب‌پذیرتر از یک خانواده عادی هستند که حتی از هم طلاق گرفته باشند. باید خاطرنشان شد در غرب اگر پدر و مادر فرد، ازدواج رسمی نکرده باشند، او را برای ریاست جمهوری انتخاب نمی‌کنند و این جزء قوانین غرب است.

 پیامدهای ازدواج سفید برای آینده کشورمان چیست؟

مهم‌ترین پیامد این مسئله نه‌تنها در کشور ما بلکه در دنیا، وضعیت فرزندان حاصل از این نوع زندگی چه به لحاظ نسب و چه ازنظر آینده حقوقی و اجتماعی ایشان است. پیامد بعدی وضعیت نامشخص و نگران‌کننده این فرزندان در آینده است؛ زیرا در اکثریت موارد، زنانی که دارای این بچه‌ها نیستند، حاضر به نگهداری از این بچه‌ها نیستند و در موارد بسیاری در غرب آمار قتل این کودکان توسط والدین خویش به ثبت رسیده است. نکته بعدی افزایش میزان عدم امنیت جنسی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه و از بین رفتن استعدادها است. پیامد بعدی افزایش بیماری‌های روانی حاصل از سرخوردگی‌های حاصل از طردشدن زنان از سوی هم‌خانه خود و در ادامه خانواده و جامعه است. افزایش گرایش به صنعت پورن در بین قشری از زنان ضربه دیده از این نوع زندگی‌ها پیامد تأسف‌بار دیگر این مسئله است.

پیامد بسیار منفی و شایع دیگر در کشور ما افزایش آمار طلاق‌های رسمی و عاطفی و سن ازدواج در بین جوانان است. البته دراین‌بین نباید از نقش شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی در ترغیب جوانان به زندگی‌های لوکس و بدون قیدوبند غفلت نمود. البته در مقابل رسانه‌های ما نیز در خصوص معرفی الگوهای اسلامی – ایرانی بسیار منفعل عمل کرده و همین امر موجب گرایش جوانان به سمت سلبریتی های داخلی و خارجی به‌عنوان الگو شده است.

رسانه‌ها و فضای مجازی چه نقشی در تابوشکنی ازدواج سفید دارند؟

رسانه‌ها و فضای مجازی می‌تواند نقش بسزایی را در این خصوص ایفا نماید. البته به نظر نمی‌رسد که این مسئله، تابو شده باشد ولیکن به‌طورقطع نقش رسانه‌ها و فضای مجازی بسیار زیاد است. آنچه امروز در شبکه‌های اجتماعی و فضاهای مجازی از زندگی در کشورهای غربی به جوانان ما نشان داده می‌شود، تنها یک نمای بیرونی و ظاهری از آن‌هاست و از واقعیات زندگی و داخل خانه غرب نشانی وجود ندارد. علاوه بر این‌که مدیریت اجتماعی غرب بسیار قوی‌تر از ما است و ازلحاظ اقتصادی هم غالباً بحران چندانی ندارند اما واقعیت این است که سن خودکشی بچه‌های آن‌ها به ۸ سال رسیده است. این وضعیت آشکار غرب است اما در کشور ما نیز بعد از گذشت ۴۰ سال هنوز مسئولان نتوانسته‌اند در خصوص مباحث مرتبط با جوانان و خانواده تصمیمات کاربردی اتخاذ کنند. در این زمینه می‌باید شورای فرهنگی - اجتماعی زنان با بهره‌گیری از ایده‌های نو و تفکرات جدید منطقی به تدابیر عملیاتی اقدام نماید.

نکته حائز اهمیت این‌که رسانه‌ها باید نقش مسئولین را بر عهده بگیرند و از طریق مطالبه گری صحیح ایشان را در عمل به وعده‌های خود هشیار سازند. رسانه در کشور ما از قدرت بالایی برخوردار است؛ چون آزاد است اما در کشورهای غربی، رسانه آزاد نبوده و در دست صهیونیست است.

رسانه باید سبک زندگی صحیح اسلامی - ایرانی را تعلیم بدهد. امروز در کشور ما سینما و تلویزیون آن تأثیرگذاری خودشان را ازدست‌داده‌اند و کار فرهنگی در فضای مجازی است. به همین سبب حضرت آقا هم گلایه کردند که در این فضا کم‌کاری است.

به نظر شما چه راهکارهایی برای کاهش این پدیده در کشور وجود دارد؟

نهادهای آموزشی و فرهنگی در تبیین حقیقت ازدواج سفید اعم از نوع مدل زندگی و آسیب‌های محتمل بر شخصیت و روح و روان پسر و دختر همت گمارند. رسانه‌ها در جهت روشنگری حقیقت ازدواج سفید تئاتر، موسیقی، فیلم و سریال‌های پرمحتوا بسازند. فعالان فضای مجازی در این راستا کلیپ‌های کوتاه تأثیرگذار بسازند. نهادهای فرهنگی و رسانه‌ها در جهت آگاه‌سازی والدین درباره معضل پیش رو تدابیری بیندیشند. نهادهای دولتی شرایط ازدواج آسان را فراهم آورند. نهادهای دولتی و خصوصی نسبت به مرخصی‌های ازدواج برای زن و مرد، تجدیدنظر کنند.

دولت در خصوص افزایش گرایش جوانان به ازدواج رسمی درباره بحث اشتغال، مسکن و بهداشت افراد فرآیند جدیدی تعریف کند. فعالان فضای مجازی مطالبه گر باشند. مسئولان به‌جای اینکه خود اپوزیسیون شوند، نسبت به بودجه تخصیص داده‌شده به ایشان پاسخگو باشند. قانون‌گذاران درباره تصویب طرح مسکن به‌شرط تملیک به جوانان توجه کنند.

دولت و وزارتخانه‌ها در خصوص بحث خانواده که در حال تبدیل‌شدن به یک بحران است ورود کنند. هیئت دولت باید بر اساس خانواده تشکیل جلسه بدهد.

چگونه می‌توان از مبانی دینی برای کاهش شیوع ازدواج سفید یا همباشی استفاده کرد؟

به‌طورکلی جوانان ما اعتقادات قلبی پاکی دارند. حتی ممکن است ازلحاظ پوشش و ظاهر متفاوت باشند اما به مناسک دینی و اعتقادات احترام می‌گذارند. باید دانست ریشه منکر، بی‌حیایی است. عالم، محضر خدا است و حیا نهایت خداباوری است. خوش‌گذران‌ترین انسان‌ها به دنبال بی‌حیایی هستند. بی‌حیایی در جوامع از بی‌عفتی و روابط غلط شکل می‌گیرد و عادی می‌شود. این‌ها مثل یک زنجیره به هم پیوند خورده هستند ولی علمای دین این مسائل از دین را تبیین نمی‌کنند و به رعایت و توجه به ظواهر دین می‌پردازند. در این خصوص باید افرادی از اندیشمندان دینی که قلم خوبی دارند به نگارش رمان و زندگی‌نامه ائمه اطهار علیهم‌السلام بپردازند. از سویی باید مسئولان فرهنگی و مذهبی به تبیین و اهمیت نقش مادر در خانواده بپردازند. جوانان باید بدانند که در ازدواج سفید اصلاً مادر جایگاهی ندارد.

نکته قابل‌تأمل دیگر این‌که امروز نقش پدران در هویت‌بخشی فرزندان در جامعه ما خیلی گم‌شده است. به نظر می‌رسد باید روی نقش پدر در تأثیر گرایش جوانان به سمت ازدواج سفید بسیار کار نمود. پدر باید احساس مسئولیت فرهنگی - اجتماعی نسبت به فرزندان خود داشته باشد و تمرکز خود را از تأمین صرف نیازهای اقتصادی خانواده به سمت توجه به هویت بخشی، تربیت و مسئولیت‌پذیر کردن آن‌ها سوق بدهد.

  راهکارها:

  1. نویسندگانی از اندیشمندان دینی که قلم خوبی دارند به نگارش رمان و زندگی‌نامه ائمه اطهار علیهم‌السلام بپردازند.
  2. مسئولان فرهنگی و مذهبی به تبیین و اهمیت نقش مادر در خانواده بپردازند.
  3. مسئولان فرهنگی و مذهبی در جهت آگاهی بخشی به پدران برای میزان تأثیر نقش ایشان در هویت‌بخشی به فرزندان در جامعه و عدم گرایش جوانان به سمت ازدواج سفید کارگاه‌های تخصصی رایگان برگزار کنند.
  4. نهادهای آموزشی و فرهنگی در تبیین حقیقت ازدواج سفید اعم از نوع مدل زندگی و آسیب‌های محتمل بر شخصیت و روح و روان پسر و دختر همت گمارند.
  5. فعالان فضای مجازی در جهت تبیین واقعیات مربوط به زندگی‌های هم باشی کلیپ‌های کوتاه تأثیرگذار بسازند.
  6. نهادهای دولتی و خصوصی نسبت به تعدیل شرایط و تعهدات سنگین ازدواج رسمی ازجمله مهریه، اشتغال، مسکن، بهداشت، امکانات تحصیلی، بیمه بیکاری و مرخصی‌های ازدواج برای زن و مرد، تجدیدنظر کنند.
  7. مسئولان نسبت به بودجه تخصیص داده‌شده به ایشان پاسخگو باشند و رسانه‌ها نیز نقش مسئولین را بر عهده بگیرند و از طریق مطالبه گری صحیح ایشان را در عمل به وعده‌های خود هشیار سازند.
  8. قانون‌گذاران درباره تصویب طرح مسکن به‌شرط تملیک به جوانان توجه کنند.
  9. شورای فرهنگی - اجتماعی زنان با بهره‌گیری از ایده‌های نو و تفکرات جدید منطقی در خصوص مباحث مرتبط با جوانان و خانواده تصمیمات کاربردی اتخاذ کنند.
  10. رسانه‌ها الگوها و سبک زندگی صحیح اسلامی – ایرانی و حقیقت ازدواج سفید را از طریق برنامه‌های جذاب، پرمحتوا و پرمخاطب آموزش بدهند.

 ----------------------------------

[1]. حجر، ۴۶.

مرکز پژوهشی مبنا

بازدید 255 آخرین ویرایش در شنبه, 16 مهر 1401 10:40