با بروز ناهنجاریها و شکافهای فرهنگی در جامعه بهویژه در دو دهه اخیر بسیاری در پی یافتن گره اصلی تربیت گشتند. ناگفته پیداست که که سرنخ را باید در خانه نخست تربیت یعنی خانواده جست؛ اما شوربختانه این نهاد مهم اجتماعی نیز با چالشهایی دستبهگریبان شده است که بر یکی از اصلیترین کارکردهای آن یعنی تربیت دینی اثرگذار است. جمعبندی نظرات نخبگی نشان میدهد که جامعه نخبگی، گره اصلی در ضعف تربیت دینی در خانواده را در دو عامل «گسترش ارتباطات و تأثیرگذاری رسانهها بر فرزندان» و «بیتوجهی به اخلاق کاربردی» میدانند. (1)
تحلیل روند دینداری در ایران نیز نشان میدهد کم و کیف دینداری ایرانیان با گذر نسلی تغییراتی کرده است که در برخی موارد نشان از تضعیف دینداری دارد. مقایسه نتایج پژوهشی دراینباره نشان میدهد که نسلهای گذشته دیندارتر از نسلهای نو بودهاند؛ برای مثال مطالعات نسلی مؤید افت شاخص صداقت با گذر نسلی است؛ به طوریکه میزان افت بین دو نسل بیش از 7 درصد برآورد شده است. این روند نزولی ریشه در درونی نشدن ارزشها و باورهای دینی در اعضای جامعه ایران دارد که به گواه پژوهشهای اجتماعی، یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر درونیشدن ارزشها، نهاد خانواده است.
به عبارتی میتوان گفت، شکاف نسلی و دینداری، رابطهای دوسویه با هم دارند. شکاف نسلی موجب تضعیف کارکرد خانواده و ضعف درونیسازی ارزشها در آن میشود و این چالش نیز تفاوت نسلهای گوناگون خانواده را شدیدتر کرده و نظام های ارزشی و نگرشی بیشتر از هم فاصله میگیرند.
تفاوت نسلی در دینداری
نمودار زیر مثالی است که گویای تمایل و گرایش کمتر نسل دهه 70 به مناسک دینی در ابعاد چهارگانه در مقایسه با نسل دهه 50 است.
همچنین تجمیع پژوهشهای گوناگون، حاکی از فاصله بیش از 12 درصدی در میزان دینداری نسلهای گذشته و امروزی هستند؛ برای مثال میزان التزام به نماز نزد نسل نوجوان و جوان به نسبت میانگین کشوری پایین تر است. همچنین نتایج پیمایش درباره گونههای دینداری نشان میدهد که نسلهای جوانتر کمتر از نسلهای مسنتر شریعتمحورند و از سوی دیگر میزان دینداری اعتقادی (آخرین مرحله از دینداری) در نسلهای جوانتر بیشتر است.
روشن است که دلایل گوناگونی میتوان برای تفاوت نسلی ایرانیان در کم و کیف دینداری آنها بیان کرد و نباید همه دلایل را در نهاد خانواده جست؛ اما بر نهاد خانواده تمرکز میکنیم چون انسجام خانوادگی و استواری این نهاد مهم اجتماعی، ثمرات گستردهای دارد و با هرس و پالایش نهاد خانواده از آفتِ تفاوت و شکاف نسلی در دینداری، زمینه زدودن آفتهای دیگر اجتماعی فراهم میشود که میتوان میوههای ارزشمند اجتماعی متنوعی را از آن چید.
برای بهبود وضعیت تربیت دینی در خانواده و کاستن از تفاوت و شکاف نسلی دراینباره، راهبردها و راهکارهایی در حوزههای گوناگونی میتوان پیش نهاد؛ اما آنچه مرتبط به نهاد خانواده است را میتوان در راهبرد اصلی زیر بیان کرد:
تدوین و اجرای برنامه جامع توانمندسازی والدین با حمایت رسانهها
راهبرد مساعدی:
• یکسانسازی مدل مطلوب تربیتی در جامعه؛
• کاربردی کردن اخلاق دینی در جامعه و نهادینه کردن آموزش همراه با عمل؛
• ارائه برنامه مدون به خانوادهها درباره مدیریت مصرف رسانهای خانواده.
راهکارهای زیر نیز یاریگر تحقق راهبردهای بالا خواهند بود:
• اصلاح فرایند الگوسازی در گروه مرجع و سبک زندگی؛
• آگاهیبخشی، سرمایهگذاری و آموزش خانوادهها؛
• تقویت جایگاه زنان در خانواده و نقش محوری آنها در تربیت فرزندان؛
• استفاده از اساتید توانا در انتقال متون و محتوای دینی به والدین؛
• آگاهیبخشی والدین از آخرین روشهای تربیتی و همچنین شناخت آسیبهای اجتماعی و فرهنگی رایج و شیوه مصونسازی فرزندان از این آسیب به آنان؛
• ارائه مشاورههای علمی در زمینههای گوناگون خانوادگی و تربیتی به والدین.
پاورقی:
1-رک. افق مکث آسیبشناسی تربیت دینی در خانواده از محصولت مرکز پژوهشی مبنا
منابع:
• سالنمای دین و دینداری در ایران
• افق مکث آسیبشناسی تربیت دین در خانواده
• افق مکث گسست نسلی در ایران